سلام
اين تيتر مصرع دوم و طنز آلودي است از ضرب المثل معروف سالي كه نكوست از بهارش پيداست.
وضع مردم ايران در سال 95 هم از پيامهاي نوروزي سرانش پيداست.
از خامنه اي اگر بشنويد 89 دقيقه حرف زد معلوم نشد چه گفت و بالاخره بسيجي گيج و ويج چه شكري بايد بخورد. تنها حرف روشنش اين بود كه پولها را كه از خارج گرفتيد هدر ندهيد سهم اقتصادي مقاومتي و توليد در داخل را بدهيد. اين دو كلمه را هم خواجه حافظ هم ميداند كه يعني سپاه پاسداران. خلاصه سهم نوچه هاي ولايت برسد.
از شيخ حسن روحاني اما اگر بشنويد كه بايد بشنويد في الفور نتيجه مي گيريد كه بايد درب جيبهايتان را بدوزيد، اما سفره هايتان را نميدانم چه رهنمودي بدهم. چون شيخ فري ريش بنفش در پيام نوروزيش گفت در سال 95هم دستش به سوي مردم دراز است. يعني چشمش را از جيب و سفره مردم برنداشته است.
خلاصه هر طور ميدانيد فكر جيب و سفرة خود باشيد.
اما اين سال يك نكويي دارد كه آن نكويي از حالا رعشه بر اندام ريز و درشت نظام انداخته است. ترقي يكي از كهنه كارهاي باند چماقدار- تروريست مؤتلفه اسلامي، اين نكويي را اينطور بيان كرده است: بحران اقتصادی میتواند به یک بحران سیاسی تبدیل شود.
راست مي گويد اما كم مي گويد، حق هم دارد كم بگويد، چون اگر بخواهد درست بگويد بايد مختصات قيام پيش رو بدهد. كه اين حرف همان و ريزش ته مانده هاي نظام همان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر