۱۳۹۴ اسفند ۱۲, چهارشنبه

دو روي سكة ايران امروز


پریا کهندل - زندانی سیاسی صالح کهندل



قبل از سلام و بدون مقدمه اول اين را بخوانيد نامه صالح از پشت ميله ها به دخترش

حالا با هم سلام بكنيم به صالح كهندل، دعا كنيم براي دخترش كه بتواند بار امانت پدر را بر دوش هايش به سر منزل مقصود برساند. 
اين نامه تصويري از يك روي چهرة سكة ايران امروز است. 
چهره يي كه بنا را بر پرداخت همه چيز گذاشته است. 
چهره يي كه با پرداخت يكسويه بدون چشم داشت فقط با چشم دوختن با افق بالا بلند آرمان رهايي حركت مي كند. 
چهره يي كه نه پرواي جان دارد نه پرواي خويش 
چهره يي كه جز با خطوط عشق قابل رسم نيست
چهره يي كه مرزبندي روشني با دشمن آرمان آزادي دارد
چهره يي كه صدايش را سياهچالهاي رژيم هم نمي تواند و نتوانسته بپوشاند 
چهره يي كه در بيش از يك صدوبيست هزار تصوير يك صدو بيست هزار بار بر تيرك دار بوسه زده و دشمن دژخوي نه گفته است 
اين چهره، چهرة پايدار مقاومت مردم ايران است ، كه صالح يكي از شمع هاي آن درپشت ميله هاي زندان است، اما شمعي كه درخشش خورشيد دارد. 
شايد بد سليقگي باشد وقتي اين سوي چهرة مردم ايران جلويمان است به پشت آن نگاه كنيم. وقتي سكة مقاومت از سمت شير جلوي ماست چرا سراغ خط برويم. خط سازش، خط تسليم، خط ننگ. خط خون آشامان ميهن بر باد ده. خط لاشخورهايي مثل رفسنجاني كه در اوج دجاليت خميني گونه مي خواهد از امواج نفرت مردم از نظام ولايت براي خودش آبي گرم كند و بعد از نزديك به 4دهه مشاركت در تمام جنايت هاي ميهن بر باد ده رژيم، قولنج آزادي و خدمت به خلق بگيرد. 
يا همچون شيخ ريش بنفش پليد، كارگزار ارگانهاي امنيتي رژيم براي نزديك به سه دهه يعني شيخ حسن روحاني كه چون زوج پليدش رفسنجاني يك دفعه خودش را زبان مردم دانسته و از زبان آنها سخن مي گويد. 
بايد صداي صالح را بلند فرياد كنيم، بايد بگوييم او يكي از فريادهاي ماست.صداي ملت ايران در سوي مقاومت شنيده مي شود نه در روي خط سكه. خط ولايت سفياني آل خميني. بد نيست براي اينكه حالتان را به هم بزنم بگويم بعد از نامة زيباي صالح به دخترش ، يك صداي ديگر را از  آنروي سكه  بشنويد: اين صداي كركس را 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر