عظماي عمامه بر باد رفته

باد در عمامه عظما پيچيده؟

سلام 

زياد  حوصلة تكرار حرفهاي خامنه اي را ندارم اگر خواستيد در اين لينك بخوانيد

اما سوال اين است: 

امروز روز 11 فروردين است 

رفسنجاني روز 5فروردين گفته بود دوران دوران گفتمان است نه موشك. 

11-5=6  در اين شش روز خامنه اي آرد به دهان گرفته بود كه موضع نگيرد و بعد از شش روز يادش آمد كه اين حرف خيانت است؟ 

در اين فاصله اتفاقات ديگري افتاده است كه شايد پاسخ معماي ما را بدهند. 

اول روحاني با اهن و تلپ رفت پاكستان،  دست خالي برگشت. روزنامه هاي حكومتي نوشتند حتي به اندازه سفر پاريس يعني چند يادداشت تفاهم روي كاغذ هم نتوانست دستاورد داشته باشد. يعني دست از پا دراز تر. 

دوم آمريكا و سه كشور اروپايي از دبير كل خواستند موضوع موشكي رژيم را در شوراي امنيت سازمان ملل بررسي كند. 

اين يعني دوباره سايه تحريمها. با اين تفاوت كه طبق قطعنامه سازمان ملل اگر رژيم تخطي كرده باشد يعني اعلام جنگ. 

يعني ادعاي رفسنجاني و روحاني كه برجام سايه جنگ را از سرمان دور كرد مي شود باد هوا

اتفاق سوم. هرچه رژيم تبليغ مي كند كه آمريكا از كنار رفتن بشار اسد كوتاه آمده معلوم مي شود قضيه عكس است اين روسيه است كه به رفتن بشار اسد گردن گذاشته است. خلاصه مقام عظماي ولايت چوب و پياز و صدتومن را با هم نوش جان كرده است. از موشكي و پاكستان و اتريش رانده و در برجام مانده و طناب تحريمها همچنان سفت راه نفسش را بسته است. 

اگر نيايد به صحنه و دود و دم نكند چه كند؟ 

اين وسط حلقه قولوس تر رفسنجاني پيدا نكرد تا با زدن توي سرش كمي سر دلواپسان را گرم كند و يك دود دم موشكي هم بكند تا حزب الشيطاني ها نبرند. 

اين تب كرد مرد كل ماجرا است.