پر پرواز هزاران عاشق خنجر و خار و سياهي نشناسد |
سلام ، شاعر گفته بود؛ مهتري گر به كام شير در است
شو خطر كن ز كام شير به جوي
اما كسي در لاية هفتادم ذهنش هم نيامده بود كه مهتري را در عمق سياهچال نظام ولايت هم مي توان از كام ديو پليد استبداد و ارتجاع بيرون كشيد. و اين كار به دست فرزندان مقاومت مردم ايران انجام شده است. نه يك مورد كه بگوييم قهرماني بود و رفت، بلكه ده ده و صد صد. از ابوالقاسم تا علي تا صالح و تا جمع قهرمانان در بند 4گوهر دشت. هيبت و شب و ظلم و زنجير را شكسته اند و با بدنهاي رنجور اما اراده هاي سترگ و عميقا مسؤليت پذير، با پرداخت بهاي حداكثر از گوهر جان، نشان داده اند كه آنچه رفتني است بيداد ولايت فقيه است و آنچه ماندني است بهايي است كه فرزندان يك ميهن براي آزادي مملكتشان مي پردازند. و از همين جا است كه خوني مشترك و انساني، در رگهاي انسانهاي آزاده جريان مي يابد، و از ابراهيم تا حسين و سياوش و چه گوارا، تا قهرمان سوري كه در مقابل پيچيده ترين توطئه هاي ايستاده اند و با گوشت و پوست و عواطفشان قيمت ايستادگي را مي دهند را به يك تن واحد تاريخي در برابر تماميت بيداد و استثمار در هر چهره و لباسي هويت واحد مي بخشد. برگرديم به سياهچالهاي نظام ولايت فقيه، جايي كه قهرمانان در زنجيرش هيبت مرگ و طلسم اختناق را در هم شكسته اند.
پس در آستانة سال نو اولين تبريك و بالاترين تبريك را بايد به اين سازندگان يك اشرف از هزار اشرف گفت. سازندگان هزار اشرف در بند350اوين و در سياهچالهاي گوهردشت و زندان مركزي كرج و بقيه زندانهاي ايران تحت حاكميت آخوندها.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر