درخت تناور آزادي هر سال شكوفه خواهد داد؟ |
حرف اول و آخر مردم ايران اين روزها از داخل زندانها شنيده شد. اول در مراسم چهارشنبه سوري، كه سنگ تمام گذاشتند. و دوم در پيامهاي نوروزي زندانيان سياسي.
بنابراين اولين تبريك عيد به زندانيان سرفراز سياسي در سياهچالهاي رژيم، كه امين ترين قاصدان بهاران آزادي هستند.
كساني كه سياهچالهاي رژيم را تبديل كانون مقاومت و نماد اميد به پيروزي محتوم خلق قهرمان ايران كرده اند.
اما راستي تبريك سال نو گفتن واقعي است؟
براي چه بايد تبريك گفت؟
مگر نه اينكه در ظاهر مردم ميهنمان در سالي كه گذشت فقيرتر، بيكارتر، محروم تر و مأيوس تر شدند؟ مگر نه اين كه آمارهاي خودكشي بالا رفت و خودكشي از نان آوران خانه به كودكان نان خور خانه هم رسيد.
مگر نه اينكه زندانهاي رژيم پرشدند؟
مگر نه اين كه شيخ حسن روحاني ركوردار بالاترين اعدام، بالاترين تورم، و بالاترين ركود و بالاترين ميزان بيكاري، و بالاترين ميزان نقدينگي در تاريخ ايران شده است؟
پس چه جاي تبريك دارد؟
بايد گفت اين سياهي ها همه هست و اين ها كه نوشتم جزيي از درياي فساد و تباهي رژيم ولايت فقيه سيدعلي خامنه اي است، اما در آنسوي صحنه، مردم ايران و مقاومتشان كارنامة درخشاني است كه در سال 94 هر صفحه اش هزار كتاب و هر ورقش شايستة هزار تبريك است.
يك قلم جام زهر اتمي را به حلقوم نظام ولايت ريختند كه تخت گاز مي رفت با دستيابي به بمب بقاي خود را تضمين دار كند.
در گام دوم با به انزوا كشاندنش در منطقه جام زهر منطقه يي و واپس تمرگيدن از سوريه و يمن را به لبش نزديك كرده اند و بوي زهر دوم رعشة مرگ بر پيكر نظام انداخته است.
در داخل نيز با مقاومت مردمي و با بروز پتانسيل بالاي انفجاري مردم كار به جايي را مردم و مقاومتشان به جايي رسانده اند كه شيخ علي اكبرشاه رفسنجاني، به خامنه اي مي گويد روزگار جلوي مردم ايستادن گذشته و بدون مردم پركاهي هم نيستي.
در يك نماي عمومي از صحنه سياست داخلي و خارجي فكر مي كنم همين سه مقاله براي هزاران تبريك كافي باشد. پس سال 95 به همة خانواده بزرگ مقاومت ايران مبارك است و مبارك تر باد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر