سلام
شب عيد است و به جاي اينكه دولت به مردم عيدي بدهد، اما دست دولت و آخوندهاي حاكم تا كتف در جيب مردم است.
نميدانم خبرهاي تكراري و خسته كننده تجمعات اعتراضي مردم در شهرهاي مختلف به خاطر پرداخت نشدن حقوقشان را ديده ايد؟ براي نمونه به اين چند نمونه در انديمشك و كرج نگاه كنيد.
بله كارگراني كه بيش از دو سال است حقوق نگرفته اند حقوقشان كجا رفته؟
مردمي كه براي آب پيش پرداختها كلان داده اند پولشان كجا رفته؟
واقعيت چيست؟ آنچه دولت روحاني مدعي است؟
در یک همدستی و همداستانی ضدمردمی بین دولت روحانی و مجلس ارتجاع، کمیسیون تلفیق مجلس در آخرین روزهای کارش در سال 94، تصمیم گرفت یارانه بخش وسیعی از مردم را که شامل 24میلیون نفر میشود، حذف کند. تلویزیون رژیم هنگام اعلام این خبر گفت که یارانه نقدی 3دهک پردرآمد قطع میشود؛ که «همه دریافت کنندگان حقوق و مستمری بخش دولتی و غیردولتی که دریافت سالانه آنها از 35 میلیون تومان بیشتر باشد» را شامل میگردد.
لازم بهیادآوری است که پرداخت یارانه نقدی هنگامی مطرح شد که رژیم میخواست قیمت حاملهای انرژی را بهطور جهشی و چندبرابر افزایش دهد و در همین رابطه، بهطور فریبکارانه و بهعنوان مسکّن قرار شد که بخشی از درآمد حاصله از افزایش قیمت سوخت بهعنوان یارانه نقدی به مردم و بخشی هم بهعنوان یارانه تولید به تولیدگران پرداخت شود. یارانه تولید خیلی زود و از همان ابتدا ملاخور شد و گویا اکنون نوبت به یارانههای نقدی مردم رسیده است؛ این در حالی است که با ترفند پرداخت یارانه نقدی و کمک به اقشار محروم، قیمت انواع سوخت و به تبع آن تمام کالاها چند برابر شده است؛ همچنین این در حالی است که قیمت سوخت در تمام دنیا کاهش یافته، اما آخوندهای حاکم و دولت آخوند روحانی به روی نامبارک نمیآورند و طوری با پرداخت یارانه نقدی برخورد میکنند که گویی دارند از جیب خودشان و صدقه سری به مردم میدهند.
البته روحانی و دولتش اگر از واکنش مردم نمیترسیدند، مردمی که درصد بزرگی از آنها تنها درآمدشان همین یارانه ناچیز است، از ابتدای کار خیز برداشته بود که یارانهها را قطع کنند و چون ترسیدند و نتوانستند، به شیوه نمدمال و تدریجی میخواهند این نقشه را عملی کنند.
اما معنی اقتصادی این تصمیم چیست و به این ترتیب چقدر از جیب مردم برداشته میشود و این پول به کجا میریزد؟
نخست اینکه هیچ معیار مشخص و روشنی برای اینکه مشخص کند درآمد چه کسی از 35میلیون تومان در سال بیشتر است، وجود ندارد؛ بنابراین انبوهی از مردم نیازمند، از دریافت یارانه محروم میشوند. چرا که بر اساس این آمار، یارانه 24میلیون نفر، یعنی یک سوم مردم ایران قطع میشود؛ گویا که آنها به یارانه نیاز ندارند اما این دروغ بزرگی است چون پارسال که دولت روحانی میخواست زیر تعهدش برای دادن سبد کالا به مردم بزند، 97درصد مردم اعلام کردند نیازمندند و حاضر به صرفنظر کردن از دریافت سبد غذایی نشدند. اکنون چه پیش آمده که یک سوم از همان مردم دیگر نیازمند دریافت یارانه نیستند؟!
نکته دیگر اینکه خط فقر بنا به اعلام منابع خود رژیم بالای 3میلیون تومان در ماه است، اما درآمدی که بهعنوان پایه حذف یارانه تعیین شده کمتر از خط فقر و زیر 3میلیون تومان در ماه است. معنی آن این است که میلیونها نفر که درآمدشان زیر خط فقر است، از یارانه محروم میشوند.
با این اقدام رژیم سالانه 13هزار میلیارد تومان معادل تقریباً 4میلیارد دلار را از گلوی مردم میبرد و خیلی روشن است که آنچه از نان و از گلوی مردم بریده میشود، یا مستقیماً به حسابهای بانکی آخوندها و آقازادهها و پاسداران میریزد، یا صرف سرکوب و ریختن به جیب ارگانهای سرکوبگر، یا صرف صدور بمب و تروریست به سوریه و عراق و غیره… و یا از آنجا که تنور اتمی رژیم گل گرفته شده، صرف پروژه موشکی میشود.
همزمان با قطع یارانه نقدی یک سوم ازمردم، اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی در تلویزیون رژیم (26اسفند) آب پاکی روی دست مردم ریخت و گفت که مردم در سال آینده انتظار ارزانی نداشته باشند، که پیام و معنای این حرف، تشدید فشارهای خردکننده برای مردم محروم ایران است؛ زیرا نتیجه وعده گشایش و بهبود اوضاع که دولت آخوند روحانی میداد، فقر و فلاکتی است که اکنون گریبان ملت ما را گرفته، وای به وقتی که حالا آنها وعده گرانی و فشار میدهند!
آری، پیام و وعدهیی که دولت روحانی به مردم میدهد، فقر و فلاکت بیشتر است و تا هنگامی که این رژیم حاکم است، انتظاری جز این نیز نباید داشت و به قول معروف سال به سال دریغ از پارسال!
اما مردم ایران هم متقابلاً پیامی خطاب به رژیم دارند؛ پیامشان همان است که چند روز پیش بازنشستگان شریف فولاد اصفهان فریاد زدند و آن را به گوش دنیا رساندند که: «سوریه را رها کن، فکری بهحال ما کن!»
یعنی دست از جنایت و کشتار در سوریه و عراق و فلسطین و لبنان بردار و حق ما را بده! سطر بعدی و نانوشته این پیام و این شعار آن است که اما اگر ندهی، خودمان این حق را از حلقومت بیرون میکشیم!
لازم بهیادآوری است که پرداخت یارانه نقدی هنگامی مطرح شد که رژیم میخواست قیمت حاملهای انرژی را بهطور جهشی و چندبرابر افزایش دهد و در همین رابطه، بهطور فریبکارانه و بهعنوان مسکّن قرار شد که بخشی از درآمد حاصله از افزایش قیمت سوخت بهعنوان یارانه نقدی به مردم و بخشی هم بهعنوان یارانه تولید به تولیدگران پرداخت شود. یارانه تولید خیلی زود و از همان ابتدا ملاخور شد و گویا اکنون نوبت به یارانههای نقدی مردم رسیده است؛ این در حالی است که با ترفند پرداخت یارانه نقدی و کمک به اقشار محروم، قیمت انواع سوخت و به تبع آن تمام کالاها چند برابر شده است؛ همچنین این در حالی است که قیمت سوخت در تمام دنیا کاهش یافته، اما آخوندهای حاکم و دولت آخوند روحانی به روی نامبارک نمیآورند و طوری با پرداخت یارانه نقدی برخورد میکنند که گویی دارند از جیب خودشان و صدقه سری به مردم میدهند.
البته روحانی و دولتش اگر از واکنش مردم نمیترسیدند، مردمی که درصد بزرگی از آنها تنها درآمدشان همین یارانه ناچیز است، از ابتدای کار خیز برداشته بود که یارانهها را قطع کنند و چون ترسیدند و نتوانستند، به شیوه نمدمال و تدریجی میخواهند این نقشه را عملی کنند.
اما معنی اقتصادی این تصمیم چیست و به این ترتیب چقدر از جیب مردم برداشته میشود و این پول به کجا میریزد؟
نخست اینکه هیچ معیار مشخص و روشنی برای اینکه مشخص کند درآمد چه کسی از 35میلیون تومان در سال بیشتر است، وجود ندارد؛ بنابراین انبوهی از مردم نیازمند، از دریافت یارانه محروم میشوند. چرا که بر اساس این آمار، یارانه 24میلیون نفر، یعنی یک سوم مردم ایران قطع میشود؛ گویا که آنها به یارانه نیاز ندارند اما این دروغ بزرگی است چون پارسال که دولت روحانی میخواست زیر تعهدش برای دادن سبد کالا به مردم بزند، 97درصد مردم اعلام کردند نیازمندند و حاضر به صرفنظر کردن از دریافت سبد غذایی نشدند. اکنون چه پیش آمده که یک سوم از همان مردم دیگر نیازمند دریافت یارانه نیستند؟!
نکته دیگر اینکه خط فقر بنا به اعلام منابع خود رژیم بالای 3میلیون تومان در ماه است، اما درآمدی که بهعنوان پایه حذف یارانه تعیین شده کمتر از خط فقر و زیر 3میلیون تومان در ماه است. معنی آن این است که میلیونها نفر که درآمدشان زیر خط فقر است، از یارانه محروم میشوند.
با این اقدام رژیم سالانه 13هزار میلیارد تومان معادل تقریباً 4میلیارد دلار را از گلوی مردم میبرد و خیلی روشن است که آنچه از نان و از گلوی مردم بریده میشود، یا مستقیماً به حسابهای بانکی آخوندها و آقازادهها و پاسداران میریزد، یا صرف سرکوب و ریختن به جیب ارگانهای سرکوبگر، یا صرف صدور بمب و تروریست به سوریه و عراق و غیره… و یا از آنجا که تنور اتمی رژیم گل گرفته شده، صرف پروژه موشکی میشود.
همزمان با قطع یارانه نقدی یک سوم ازمردم، اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی در تلویزیون رژیم (26اسفند) آب پاکی روی دست مردم ریخت و گفت که مردم در سال آینده انتظار ارزانی نداشته باشند، که پیام و معنای این حرف، تشدید فشارهای خردکننده برای مردم محروم ایران است؛ زیرا نتیجه وعده گشایش و بهبود اوضاع که دولت آخوند روحانی میداد، فقر و فلاکتی است که اکنون گریبان ملت ما را گرفته، وای به وقتی که حالا آنها وعده گرانی و فشار میدهند!
آری، پیام و وعدهیی که دولت روحانی به مردم میدهد، فقر و فلاکت بیشتر است و تا هنگامی که این رژیم حاکم است، انتظاری جز این نیز نباید داشت و به قول معروف سال به سال دریغ از پارسال!
اما مردم ایران هم متقابلاً پیامی خطاب به رژیم دارند؛ پیامشان همان است که چند روز پیش بازنشستگان شریف فولاد اصفهان فریاد زدند و آن را به گوش دنیا رساندند که: «سوریه را رها کن، فکری بهحال ما کن!»
یعنی دست از جنایت و کشتار در سوریه و عراق و فلسطین و لبنان بردار و حق ما را بده! سطر بعدی و نانوشته این پیام و این شعار آن است که اما اگر ندهی، خودمان این حق را از حلقومت بیرون میکشیم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر