سلام
چي شده دوباره رفسنجاني و روحاني به صحنه آمده و تاخت و تاز عليه مواضع خامنه اي دست زده اند؟
آيا در تعادل قواي رژيم اتفاقي افتاده؟
آيا در صحنه جديدي آنها بر خامنه اي غلبه كرده اند كه اين گونه دور برداشته اند؟
آيا پاي امداد غيبي در ميان است.
اگر نيست رفسنجاني و روحاني با اتكا به چه چيزي دور برداشته و حمله مي كنند؟
بعداز باخت ظاهري رفسنجاني در دو مجلس آخوندي بر سر كرسي رياست، انتظار مي رفت، جدالها فروكش كند و به قول معروف رفسنجاني و روحاني براي چند صباحي دمشان را روي كولشان بگذارند و خاموش باشند. اما نه تنها جدالها خاموش نشد، بلكه انگار بنزين روي آتش ريخته شد و يك دفعه تخاصمات آنهم از بالاي نظام گر گرفت. ديروز روحاني و رفسنجاني با هم به صحنه آمد، روحاني در اروميه، رفسنجاني در گفتگو با سايت حكومتي آفتاب. هرچه قبلا به خاطرش از باند خامنه اي تيغ خورده بودند را تكرار كردند. روحاني به تعامل به جهان و گشودن راه سرمايه و اينكه تك صدايي را مردم نمي خواهند تاكيد كرد. رفسنجاني هم چند يك نسخه شامل چند جام زهر ديگر براي حفظ نظام نوشت و داد دست خامنه اي!! رفسنجاني گفت، در داخل تهديد بيكاري داريم، مشكل تورم و توليد داريم. در عراق و سوريه و يمن هم گير كرده ايم، و اوضاع خطرناك است، اما مي توانيم با «تدبير» آنرا حل كنيم. معني تدبير را هم در جريان برجام كسي بهتر است خامنه اي نفهميد. چون هم چوب را خورد و هم پياز را و هم صدتومان را داد. يعني گرفتند.
اين حرفها براي خامنه اي و باندش مرز سرخ شده بود، چه شد كه اينگونه تاخته اند؟
واقعيت اين است كه قدرت جديدي كه كسب نكرده اند هيچ كرسي هاي مجلس را هم باخته اند.
واقعيت مهم تر اين است كه اگر في المثل خميني زنده بود و كسي جرئت مي كرد اينطور حرف بزند اولين واكنش خميني يك سيلي و تودهني محكم به حريف بود، اما رفسنجاني و روحاني مطمئن هستند كه عظما وجود اين كارها را ندارد، پس مي توان نتيجه گرفت كه اولين نقطه اتكا آنها به فشلي خامنه اي و در گل نشستگي كشتي شكستة اوست.
اين كشتي شكستي كه تازه نيست. بايد دنبال اهرم ديگري هم بود. اين اهرم را روزنامه حكومتي جوان ارگان بسيجيان سركوبگر به روشني اعتراف كرده است:« در بررسيهايي
كه در انقلابهاي ليبي، سوريه و مصر انجام شده نشان ميدهد اين كشورها دچار دو عارضه
جدي بودهاند كه يكي نابرابري و تبعيضهاي فوقالعاده بود و ديگري بيكاري زياد جوانان
و ما تمام اينها را داريم و بايد به آنها توجه كنيم».
اگر ولي فقيه ارتجاع ذره اي ناي استراتژيك بقا در پيكرش بود، رفسنجاني و گنده ترش هرگز جرئت نمي كردند اينطور روي عمامه مقام عظما ملق بزنند و به كامش زهر بريزند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر