سلام
حرفهاي آخوند گريان صديقي در نمايش جمعه 17ارديبهشت را شنيديد، باور كنيد رهبران پرولتارياي جهان هم اينطوري از كارگر تجليل نكردند كه اين آخوند دجال كرد. همين طور تجليل او از معلمان هم شنيدي است، اما اين تجليل ها به چه منظور بود؟
كوتاه و مختصر بگويم، به دليل هميشگي يعني در بردن نظام آخوندي و شكستن كاسه كوزه ها سر يك باند يا يك نفرديگر. روي همين اصل صديقي با خيال راحت به خرابي وضعيت معلمان، كارگران ميزان بيكاري، بحران مسكن و ازدواج جوانان و ... اعتراف كرد. تا از يك طرف باند روحاني را مسبب بحران ها معرفي مي كند و كينة مردم به پا خاسته را به سمت او سوق ميدهد و از طرف ديگر فيگور بيان حقايق و شفافيت هم بگيرد.
چون واقعيت اين است فضاحت وضعيت معيشتي كه رژيم آخوندي به كارگران و معلمان تحميل كرده است، اصلا جاي الحمدلله گفتن ندارد. بايد موضع مشخصي بگيرد، چه بهتر از اين كه با اشك تمساح ريختن، پستان به تنور چسباندن، نظام ولايت را در ببرد و حسن روحاني را مسبب اول و آخر اين وضعيت معرفي كند؟
ملاحظه مي كنيد كه اين تكنيك همان روش شناخته شده دوجايه خوري آخوندها است، هم از توبره دلسوزي براي كارگران مي خورد، هم آخور جنگ باندي را براي مهره هاي سيدعلي پر مي كند.
ديديم كه بلافاصله از اين آخور پر آصفري عضو مجلس ارتجاع ارتزاق كرد و براي روحاني خط و نشان كشيد كه از كرسي رياست خلعش خواهند كرد.
اما يك سؤال كوچك مي ماند كه واقعا خامنه اي ناي چنين كاري دارد؟ اگر داشت كه نمي گذاشت اين مار چند سر از صندوق نمايشش در بيايد!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر