سلام
بادكنك شكلك هاي رفسنجاني بازهم تركيد!
نميدانم چقدر شاهد حملات سينه چاكان نظام ولايت به رفسنجاني بوديد، سر قضيه ديدار دخترش با يك خانم زنداني بهايي كه روزگاري با او هم بند بوده است.
فرياد واشريعتا و وااسلاما از هر سو بلند كردند و «علماي حوزه» و ساير «مراجع عظام» را ننه من غريبانه به صحنه طلبيدند كه چه نشسته ايد دختر يك عضو مجلس خبرگان و مجمع تشخيص مصلحت نظام «بند شريعت» را آب داده است.
خيلي واضح بود كه دعوا بر سر اسلام نيست، جنگ، جنگ قدرت است و ماده اصلي آن بر سر كرسي رياست خبرگان.
باند خامنه اي هم خوب بزنگاهي را گرفته بودند، تا به رفسنجاني فشار بياورند. چون رفسنجاني كمي تا قسمتي موفق شده بود خودش را به عنوان طرف حساب غرب و كسي كه مي تواند حداقلهاي مورد نظر آنان را به اجرا در بياورد، چند سال سينة مردم گرايي، و حقوق مردم زده بود. كلي اشك براي جوانان ريخته بود، و انبوهي روضة آزادي بيان در دانشگاه خوانده بود. الان سر اين بزنگاه كه باند رقيب ماست خور آشيخ اكبر را گرفته بود، خوب حاليشان بود، كه كجاي بند طرف را گرفته اند.
اگر رفسنجاني راست مي گويد كه مدافع حقوق تمامي اقشار مردم ايران است، خوب بهايي ها هم ايراني هستند، حداقل از زاويه «مصلحت نظام» بايد پاي حداقل هاي حقوق انساني آنها مي ايستاد، و از ديدار دخترش با يك زن زنداني بهايي دفاع مي كرد.
اما رفسنجاني، سربزنگاه نشان داد كه حقوق مردم و دفاع از منتقد، روضة تعامل و دموكراسي همه كشك و بهانه بزك كردن خود براي غرب بوده اند تا بتواند «نظام ولايت» را حفظ كند. خلاصه همانطور كه لابد ديده ايد و همه هم در بوق كرده اند شيخ علي اكبر نه گذاشت و نه برداشت عين آخوندهاي حوزه گفت:«فرقه ضاله بهائیت یک فرقه استعمار ساخته و منحرف است که همیشه با همین انحراف شناخته شده و ما همیشه از این فرقه تبری جسته و می‌جوییم».
در مورد سوريه و وضعيت منطقه هم دم «ولايتمداري» رفسنجاني از زير عبايش بيرون زد، ديديم كه حسن نصرالله سركردة حزب الشيطان لبنان را «برادرعزيز» خطاب كرد، و دخالتهاي اين گروه دست نشانده خامنه اي در سوريه را مهر تاييد زد و گفت:«دفاع از تمامیت ارضی لبنان و مقاومت، یک امر راهبردی برای حزب‌الله و مردم شیعه لبنان است».
نتيجه اي كه ما دانش آموزان بايد بگيريم، همان است كه سالهاست مقاومت ايران مي گويد، افعي كبوتر نمي زايد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر