![](https://nedayeazady.files.wordpress.com/2012/11/e407e6ba15.jpg?w=523&h=420)
سلام
آخوند آقا نجفي در زمان مشروط براي خودش در اصفهان مي گويند حكومتي داشته است، فراش و زندان و نظام مالياتي (همان خمس و زكات) داشته و به زور هم از مردم پول مي گرفته است، و هركس در دادن پول درنگ مي كرد، آخوند به فراشهايش مي گفت استكان اين آقا را آب بكشيد. يعني كه نجس است و خونش حلال، فراش ها هم كارشان را بلد بودند. طرف به در خانه «آقا» نرسيده ترتيبش را داده بودند.
مي گويند روزي يك قالي فروش وقتي صبح در مغازه را باز كرد ديد مغازه اش خالي شده، حتي جارو را هم برده اند. رفت سراغ فراش هاي حكومتي آنها قسم خوردند كار ما نبوده، و اشاره كردند اگر پول به «آقا» نداده يي برو آنجا. قالي فروش رفت و در اتاق بزرگ كه يارو مراجعين را مي پذيرفت ديد بزرگترين قالي اش روي زمين است. نشست در انتهاي صف مراجعان. هركس به «آقا» مي رسيد مشت پر از پولش را زير تشكچه او مي كرد و خالي در مي آورد و درخواستي مي كرد و مي رفت. نوبت قالي فروش رسيد، «آقا نجفي» ديد دست طرف زير تشكچه اش براي گذاشتن پول نرفت. به سردي به او گفت عرض كنيد. قالي فروش هم گفت چه عرض كنم. عرضم زيرپايتان است!
اين داستان را داشته باشيد و برويد يك بار ديگر حرفهاي خامنه اي به نمايندگان مجلس ارتجاع را بخوانيد. اين ميزان وحشت را با 11ميليون حاشيه نشين كه كلانشهرها را در محاصره دارند جمع كنيد، ضريب هلاكت سركردگان و نخودي هاي سپاه در سوريه را به آن اضافه كنيد. ركود، بيكاري، تورم، اعتراض و اعتصاب روزانه اقشار به جان آمده در شهرهاي مختلف ميهن را در آن در ضرب كنيد، تا حدودي ميزان سوز دل عظما دستتان مي آيد.
تازه مي رسيد به اول داستان.
داستان چيست؟
چرا خامنه اي همين حرفها را كه عملا تئوري قيام است را در خلوت و پشت پرده به مزدورانش نمي گويد؟
چرا علني مي كند؟
چرا همان تئوري قيام را كه اپوزيسيونش مي گويد خطاب به مزدورانش باز تكرار مي كند. آنهم به عنوان حرف خودش. مي گويد يقه كشيدن هاي شما، اين كشمكشها اگر به جامعه سرريز كند، اين خطرناك است.
بقيه اش را نمي گويد چون همه اين كاره اند و مي فهمند.
اين چرا ها به جاي خودش بايد پرداخت ولي در يك شبيه سازي صرفا صوري وضعش شده شبيه قالي فروش كه به «آقا نجفي» گفت عرضم زير پاي شماست. الان هم نخ ثبات نظام ولايت بسته به اين سگ دعواهاست. اگر باندهاي حكومتي رو به يكديگر قلاده پاره كنند آنوقت بازتابش در جامعه همان مي شود كه همة اركان نظام سي سال است با چشم و ابرو به آن اشاره مي كنند. مي دانند وقتي بيايد مثل گرد باد است، همه چيز را از جا مي كند، مثل طوفان است تاروپود را در هم مي پيچد. و آن روز روزي است كه دفترشان بسته مي شود.
ولي اين سؤال با اين همه يقين سرجايش هست، چرا خامنه اي روضه تئوري قيام را خواند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر