سلام
از روز 29خرداد تا روز 5تير كمتر از يك هفته خامنه اي ولي فقيه ارتجاع دوبار به صحنه آمد و از دست مجاهدين به سوز و گداز پرداخت. علاوه بر خامنه اي رسانه هاي حكومتي هم در يك كر ناهماهنگ در ميان سيل لجن پراكني و گندگاو چاله دهاني آخوندي، وحشت رژيم را به آلترناتيو خود به نمايش گذاشتند. كافي است كليد واژه هاي آخوند ساخته در مورد مجاهدين و مقاومت ايران را در منابع خبري رسمي و غير رسمي رژيم جستجو كنيد تا ابعاد مسئله برايتان روشن شود. ازخبرگزاري نيروي تروريستي قدس موسوم به تسنيم تا سايرين.
چرا رژيم و
سردمدارنش به حملات خود تا اين حد جنون آميز افزوده اند؟
مگر قبلا همين خامنه اي نگفته نبود اسم مجاهدين را در رسانه هاي رژيم نبريد؟ مگر خامنه اي متوجه نيست كه با اين نحوة اسم بردن از مجاهدين خواه و ناخواه با زبان اشهدش آلترناتيو خود را معرفي و مهر مي كند؟
وقتي اينها را مي داند چرا تن به اين وضعيت مي دهد؟
اين همه تقلا و هزينه
فقط براي مناسبت است، چرا نسبت به سالهاي قبل هم تشديد كرده اند؟
در پاسخ به اين سؤالات بايد گفت
اين گونه
حملات رذيلانه و شيطان سازي از زمان خود خميني شروع شد و در اين 37سال بي وقفه
ادامه داشته و البته مرتباً افزايش داشته است. اما اين كه چرا در ماههاي اخير شتاب
تصاعدي پيدا كرده؟ جوابش در وضعيت رژيم در ماههاي اخير است كه پس از خوردن زهر و
اجراي برجام درآن چه كه خودشان به آن باتلاق برجام مي گويند بدجوري گيرافتاده و
دارد دست وپا مي زند. در اين شرايط به دو دليل مشخص مجبور است كه بر حملات خودش به
مجاهدين و مقاومت ايران شتاب ديوانه وار بدهد. اول اين كه وجود مجاهدين وتنها وجود
مجاهدين ومقاومت ايران آن هم در اين ابعاد گسترده و قدرتمند و در قلة حمايتهاي
گسترده به تمامي بحرانهاي دروني رژيم بردار و سمت و سوي سرنگوني مي زند.زيرا اگر مجاهدين با همة فعاليتها وافشاگريهايشان نبودند الان رژيم به نقطة
زهر خوري نمي رسيد. الان هم كه زهررا خورده مجاهدين هستند كه دنيا را دارند قانع
مي كنند كه شر اين رژيم تنها با سرنگوني آن است كه از سر جهان كم مي شود. الان
بسياري از شخصيتهاي سياسي، اكثريت بسياري ازپارلمانها و يك جبهة بزرگ در خود
آمريكا ازجمله دركنگرة آمريكا معتقد به سرنگوني رژيم شده اند. علت دوم كه هم مربوط
به علت اول است و هم مهمتر اين كه در ايران، سراسرايران و به ويژه دردانشگاهها
حمايت از مجاهدين به شكل پرشتابي گسترش پيدا كرده است. اين هم براي رژيم خيلي
وحشتناك است. به همين دليل است كه مي بينيم خود خامنه اي بعد از اين كه روز 29خرداد
در مورد دانشگاه به صحنه آمد و سوز و گداز كرد كه دردانشگاه مخالفان نظام دارند
گسترش پيدا مي كنند و بايد جلوش گرفته شود، باز به فاصله چند روز به صحنه مياد و
از دست مجاهدين و جايگاه بين المللي اونها آه و ناله مي كنه. به اين دو دليل هست
كه مجبوره حملات به مجاهدين را گسترش بدهد.
گرچه اين كار
براي رژيم شايد به خيال خودش منافعي دارد كه اذهان ساده و يا كساني را كه بي اطلاع
هستند مسموم كند، اما اين كار برايش ضررهايي هم دارد. يعني تيغ دو لبه است خودش
تبليغ مجاهدين است.
اين تناقضي است كه رژيم با آن دست به
گريبان است اما در نهايت چاره يي ندارد. و مجبور است. اگر حملات را به شكل
سيستماتيك گسترش ندهد و هزينة آن را هم كه به جيب مجاهدين ريختن و آدرس
آلترناتيو را دادن است نپردازد، بايد شاهد هرچه سرعت گرفتنش درسراشيبي سرنگوني
باشد. پس به اين هزينه با تلخي و فشار تن مي دهد.
اين كه اين لجن پراكني ها چقدر رژيم را به اهدافش نزديك كرده است بحث ديگري است كه بماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر