رسانه هاي حكومتي روز 24خرداد به جمع بندي كارنامة سه ساله آخوند روحاني پرداختند.
ماحصل كلام اينكه صحنه صحنه كي بود كي بود من نبودم شده است.
دار و دسته خامنه اي براي روحاني هو كشيدند و گفتند حتي برجام كه به آن افتخار مي كردي آبي برايت گرم نكرده و باعث درد سر نظام هم شده است.
روزنامه هاي سينه زن پاي علم رفسنجاني اما دو كار كردند، يكي همين بازكردن مسير زهر خوران را بزرگترين دستاورد روحاني دانستند و گفتند اگر نبود الان نظام چنين و چنان شده بود.
يك كار مهم ديگه هم كردند كه بهتره من نگم و مستقيم از روزنامه رژيم بخوانيد: روزنامه اعتماد به قلم صادق زيبا كلام: « سه سال پس از ٢٤ خرداد... نکته دیگری که در این ارزیابی باید در نظر گرفته شود ویژگی پارادایم سیاسی ایران است. در هر کشور دیگری که مبتنی بر مردمسالاری است، وقتی دولتی انتخاب میشود از همه قدرت برخوردار است و میتواند سیاستهای کلان در عرصه خارجی، داخلی، اقتصادی و غیره را به اجرا بگذارد، اما همانطور که میدانیم ساختار و مکانیزم قدرت در ایران بهگونهیی است که رئیس قوه مجریه با وجود اینکه با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود اما آنطور که باید و شاید از قدرت برخوردار نیست و باید در حقیقت قدرت را با سایر ارکان نظام تقسیم کند. حال برخی دولتها از قدرت مانور بیشتری برخوردار هستند همچون احمدینژاد و برخی هم از قدرت مانور کمتری برخوردارند همچون دولت روحانی».
وضعيت رژيم در نقطة پايان 3 سال دورة روحاني را، بهتر از
همه، خود رسانههاي رژيم بازگو ميكنند. براي نمونه ، روزنامة حكومتي
«وطنامروز» تيتر زد: «24 خرداد 95، همه ناراضی». جالبه كه سايت حكومتي «مرصاد نيوز» از
قول مسئول ستاد انتخاباتي روحاني در شمال تهران در سال92 نوشت: «روحانی بجای شوهای
سیاسی... به فکر بر طرف کردن مشکلات معیشتی مردم باشد». يا روزنامة حكومتي وطنامروز
نوشت: «پس از 1100روز از آغاز دولت... روحانی با چالش جدی و پیامدهای عدم تحقق این
شعارها... روبهروست». بعد به دستاورد روحاني براي نظام، يعني زهرخوري اتمي و ورود
به باتلاق برجام اشاره كرده و مينويسد: «شعار اصلی روحانی در انتخابات یازدهم ”هم
چرخ سانتریفیوژها بچرخد، هم چرخ زندگی مردم” (بود)... مساله سانتریفیوژ و صنعت
هستهای که تقریبا موضوعیت جدی... ندارد و در ادبیات عمومی کلیدواژه ”سیمان”
جایگزین ”غنیسازی” شده است». بعد هم دربارة وضعيت اقتصادي، بيلاني از وضعيت
دردناك زندگي مردم ميده؛ اينكه بنزين 400
توماني 1000 تومان شده؛ ورشكستگي كارخانهها و بيكار شدن بيشتر كارگران؛ استرسي كه
مردم محروم به خاطر حذف همون مقدار كم يارانهها دارن؛ و البته همين روزنامة
حكومتي در كنار اين وضعيت سخت زندگي مردم، به چپاولهاي نجومي كارگزاران و
سردمداران رژيم اشاره ميكنه و «از فیش
حقوقی چند صد میلیونی فلان مدیر بانکی و بهمان رئیس بیمه» مي گويد.
توضيح بدهم كه در چپاول و سركوب، هر دو باند رژيم چيزي كم نميگذارند و
اصلا «چپاول»، يكي از علتهاي جنگ باندي اونهاست. اما وقتي كار در بررسي كارنامه سه ساله آخوند روحاني به كي بود كي بود من نبودم مي رسد اين يعني يك كيفيت جديد. انگار كه حضرات بوي حلوا به مشامشان خورده و دارند از حالا به فكر در بردن خود هستند. در بردن از دادگاه محتوم مردم ايران براي تك تك اين جنايان غارتگر.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر