سلام
به اين عبارات توجه كنيد: «ميتوان
به شيوه ديگري حركت كرد, آنوقت سرنوشت, سرنوشت رقت آوري خواهد بود.امام تعبير رايجي داشتند مكرر در موارد مي گفتند اسلام سيلي خواهد خورد».
اين ابراز وحشت جان كلام حرفهاي خامنه اي در سالمرگ خميني دجال است. خامنه اي در سخنانش از همه چيز گفت، از مذاكرات با آمريكا، از برجام از فضاي سايبري، از معجون خود ساخته اش تحت عنوان اقتصاد مقاومتي و از نيش و كنايه به رفسنجاني، اما هيچ كدام از مطالب را تعيين تكليف نكرد. حتي رفسنجاني را تعيين تكليف نكرد، بالاخره با اين استخوان لاي زخم ولايت چه مي خواهد بكند؟
خامنه اي تنها چيزي را كه بروز داد ابراز وحشت از آنچه خودش و امام كفن پاره اش از آن به «سيلي» ياد كرده اند بود.
اينكه چرا چيزي را كه كارگزارن ولي فقيه ارتجاع از آن به عنوان سونامي ركود، سيل بنيان كن ارتش بيكاران و انفجار اجتماعي ياد كرده اند او «سيلي» مي نامد فقط به روان شناسي آخوندها برمي گردد، چون به قول معروف كه مي گويند آب كه از سر گذشت چه يك وجب چه ده متر، آخوند واقعا از اينكه احتمال بدهد يك سيلي بخورد قبض روح خواهد شد. ديگر فرق نمي كند بعدش سيل بنيان كن بيايد يا سونامي ركود و ارتش بيكاران...آخوند همان گام اول قبض روح شده است.
علت اين كه خامنه اي مدام يقه جر مي دهد از دست حوزه ها يكي هم همين است كه آنها بوي سيلي به مشامشان رسيده است و از خامنه اي فاصله گرفته اند، و خود خامنه اي هم هشدار مي دهد كه «سرنوشت رقت آوري در انتظار» نظام و مهره هايش است.
اين واقعي ترين ارزيابي و درست ترين حرفي است كه خامنه اي زد. بقيه اش را بخوانيد يك ضرب به نعل و ميخ زده است.
شاهد مثال وارفتگي خامنه اي يكي حرفهاي روحاني است كه شب قبل از به صحنه آمدن خامنه اي در قم زد وزير آب ولايت و خامنه اي را با هم زد. يكي هم كر بسيار ناهماهنگ و ضعيف نوچه هايش در زدن زير آب رفسنجاني است. همه نق زدند و كنايه زدند. جنگ با حريف كوسه از هيچكدام در نيامد. اينها از نتايج زهرخوران ولايت است باش تا صبح دولتش يعني سيلي در تقدير بدمد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر