۱۳۹۴ آبان ۲۸, پنجشنبه

گوشت خر یا فکر خر


جعفري ديدم كه برجعفر سوار

اندر ایران دوره‌ی شیخان
که همه چیز گشته قحط و گران
گوشت گوسفند چون که شد نایاب
صاحب رستوران خانه خراب،
لاجرم خر بکشت و کرد کباب
باد می‌زد بر آتشش به شتاب
قاضی شرع آمد آن را دید
گفت حکم ات دهم جزای شدید
خر بکشتی؟ کباب کردی تو!
مملکت را خراب کردی تو
گوشت خر را به مردمان دادی؟
وای! عجب کار کفر بنیادی!؟
پاسخش داد صاحب کافه
رک و راست و بدون لفافه
من اگر گوشت خر بیاوردم،
قاطی جسم مردمان کردم،
آن امام تو فکر خر آورد
پدر خلق را به در آورد
گوشت خر چون که پخته شد پاک است
فکر خر مفسد همه خاک است
مغز خر با امامتان آمد
بعد یک گله خبرگان آمد
مجلس ما طویله خر شد
هر چه آدم که بود بی‌سر شد
مملکت شد تیول کره خران
خوردنی شد علف به جای نان
آن‌چنان غارت وطن کردید
که ز سفره هرآنچه بود پرید
این‌چنین پیش گر رود، فردا
گوشت خر هم نمی‌شود پیدا.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر