اول سلام به مردم آزادة قم كه امروز جمعه در بلوار منتظري تا ميدان توحيد نمايش همبستگي با هموطنان آذري رو در روي نظام آخوندي برگزار كردند. اين تنها قمي ها نبودند قبل از آن قشقايي هاي فارسي و اصفهان هم ... بله نظام در سراشيبي است
4روز است که چند شهر و استان کشور، صحنه شعله کشیدن خشم و اعتراض مردم به جان آمده و هموطنان آذری در اعتراض به یک برنامه موهن تلویزیون آخوندی است.
چرا یک برنامه مبتذل تلویزیونی، باعث چنین خیزشی شده و بهرغم آن که رئیس رادیو تلویزیون غلط کردم گفت و ظاهراً مسئول بالای این برنامه را هم برکنار کردند، تظاهراتهای خشماگین مردم در شهرهای مختلف همچنان ادامه دارد؟
روشن است که تنها یک برنامه تلویزیونی و یک اهانت، نمیتواند موجب این انفجار اجتماعی بوده باشد. این خیزش نمودی از آتشفشان خشم و اعتراض ملت ماست علیه یک توهین بزرگ به همه زنان و مردان ایران، به تاریخ ایران، به تمدن و فرهنگ ایران، به انقلاب ایران، به دین اسلام، به مذهب تشیع و… به هر ارزش والای خدایی، انسانی، ملی و میهنی… توهینی که نامش نظام ولایتفقیه است؛ استبداد اهریمنی و سیاهی که مشابهش را در قرون وسطی هم به زحمت میتوان یافت.
منظور آن نیست که از زشتی و سخافت اهانتی که به هموطنان آذری توسط تلویزیون رژیم شده، چشمپوشی شود، اما این، تنها یکی از میوههای تلخ این «زقّوم» و این شجره خبیثه و اندیشه پلید خمینی است که 4دهه است همچون سرطان به جان مردم و میهن ما افتاده است. کمااینکه وجود صدا و سیمای آخوندی با مزخرفاتی که شب و روز تحت عناوین مختلف و بهخصوص مذهب پخش میکند، اهانت مداوم به شعور ملت ایران است. صدا و سیمای اوباشی که به جان این ملت و هست و نیست آن افتادهاند و بدتر از وحوش، از دریدن همدیگر نیز ابایی ندارند. این فشار مداوم سیاسی و روانی و فرهنگی، علاوه بر فشارهای خرد کننده اقتصادی که دار و دسته دزد و چپاولگر حاکم به مردم ایران تحمیل کردهاند، مانند آب و سیلابی است که پشت یک سد، سد اختناق، متراکم شده است و فقط ایجاد یک سوراخ و یک منفذ کافی است که با شدت فوران کند.
رژیم آخوندی شکوه و شکایت میکند که این موضوع سیاسی شده است! در حالی که این تظاهرات و این خیزش از اول سیاسی بوده و شعارهای مردم هم گواه همین است؛ شعار «مرگ بر فاشیسم!» «هیهات منّاالذله»، شعار علیه پاسداران سرکوبگر، همه همین را نشان میدهد. اما رژیم و بعضی عوامل آشکار و پنهان آن میخواهند این اعتراض را محدود به یک برنامه تلویزیونی وانمود کنند. اگر چنین بود، چنان که امامجمعههای جنایتکار در سیمای آخوندی پیام میدهند میبایست با غلطکردمگویی مقامات و رئیس رادیو تلویزیون و تعطیل برنامه کذایی و برکناری مسئول مربوطه تمام میشد. همچنین برخی نیز آگاهانه یا ناآگاهانه، در چنین مواقعی میخواهند مسأله را به تضاد ملیت و زبان و مذهب تقلیل دهند و تضاد همه مردم ایران با دیکتاتوری و حاکمیت ولایتفقیه را، به تضاد ترک و فارس یا مثلاً شیعه و سنی منحرف کنند. اما این توطئه و ترفند که سرنخ آن دست رژیم دجال آخوندی است، دیگر اثر ندارد. کما اینکه خواست مردم آذربایجان، این مهد انقلاب مشروطه و زادگاه ستار بزرگ، حنیف کبیر و سردار خیابانی، همچون مردم سراسر ایران یک چیز است که خلاصه شده است در شعار: مرگ بر دیکتاتور! مرگ بر اصل ولایتفقیه! و زنده باد آزادی!
چرا یک برنامه مبتذل تلویزیونی، باعث چنین خیزشی شده و بهرغم آن که رئیس رادیو تلویزیون غلط کردم گفت و ظاهراً مسئول بالای این برنامه را هم برکنار کردند، تظاهراتهای خشماگین مردم در شهرهای مختلف همچنان ادامه دارد؟
روشن است که تنها یک برنامه تلویزیونی و یک اهانت، نمیتواند موجب این انفجار اجتماعی بوده باشد. این خیزش نمودی از آتشفشان خشم و اعتراض ملت ماست علیه یک توهین بزرگ به همه زنان و مردان ایران، به تاریخ ایران، به تمدن و فرهنگ ایران، به انقلاب ایران، به دین اسلام، به مذهب تشیع و… به هر ارزش والای خدایی، انسانی، ملی و میهنی… توهینی که نامش نظام ولایتفقیه است؛ استبداد اهریمنی و سیاهی که مشابهش را در قرون وسطی هم به زحمت میتوان یافت.
منظور آن نیست که از زشتی و سخافت اهانتی که به هموطنان آذری توسط تلویزیون رژیم شده، چشمپوشی شود، اما این، تنها یکی از میوههای تلخ این «زقّوم» و این شجره خبیثه و اندیشه پلید خمینی است که 4دهه است همچون سرطان به جان مردم و میهن ما افتاده است. کمااینکه وجود صدا و سیمای آخوندی با مزخرفاتی که شب و روز تحت عناوین مختلف و بهخصوص مذهب پخش میکند، اهانت مداوم به شعور ملت ایران است. صدا و سیمای اوباشی که به جان این ملت و هست و نیست آن افتادهاند و بدتر از وحوش، از دریدن همدیگر نیز ابایی ندارند. این فشار مداوم سیاسی و روانی و فرهنگی، علاوه بر فشارهای خرد کننده اقتصادی که دار و دسته دزد و چپاولگر حاکم به مردم ایران تحمیل کردهاند، مانند آب و سیلابی است که پشت یک سد، سد اختناق، متراکم شده است و فقط ایجاد یک سوراخ و یک منفذ کافی است که با شدت فوران کند.
رژیم آخوندی شکوه و شکایت میکند که این موضوع سیاسی شده است! در حالی که این تظاهرات و این خیزش از اول سیاسی بوده و شعارهای مردم هم گواه همین است؛ شعار «مرگ بر فاشیسم!» «هیهات منّاالذله»، شعار علیه پاسداران سرکوبگر، همه همین را نشان میدهد. اما رژیم و بعضی عوامل آشکار و پنهان آن میخواهند این اعتراض را محدود به یک برنامه تلویزیونی وانمود کنند. اگر چنین بود، چنان که امامجمعههای جنایتکار در سیمای آخوندی پیام میدهند میبایست با غلطکردمگویی مقامات و رئیس رادیو تلویزیون و تعطیل برنامه کذایی و برکناری مسئول مربوطه تمام میشد. همچنین برخی نیز آگاهانه یا ناآگاهانه، در چنین مواقعی میخواهند مسأله را به تضاد ملیت و زبان و مذهب تقلیل دهند و تضاد همه مردم ایران با دیکتاتوری و حاکمیت ولایتفقیه را، به تضاد ترک و فارس یا مثلاً شیعه و سنی منحرف کنند. اما این توطئه و ترفند که سرنخ آن دست رژیم دجال آخوندی است، دیگر اثر ندارد. کما اینکه خواست مردم آذربایجان، این مهد انقلاب مشروطه و زادگاه ستار بزرگ، حنیف کبیر و سردار خیابانی، همچون مردم سراسر ایران یک چیز است که خلاصه شده است در شعار: مرگ بر دیکتاتور! مرگ بر اصل ولایتفقیه! و زنده باد آزادی!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر