سلام
چند سوال درمورد حرفهاي اخير رفسنجاني؛ آيا رفسنجاني به خط خامنه اي برگشته كه سنگ موشكي و حقوق بشر به سبك ولي فقيه به سينه مي زند؟ چه شده يك دفعه براي دفاع از برجام از اين ور بام رفته و دارد از آنطرف بام پرت مي شود؟
آيا اصلا از اول هم همين بود و اون حرفهاي ديگه اش در مورد حقوق بشر و كرامت انسان و اينها كشك بود؟
اول نگاهي به حرف ها بكنيم:
خبرگزاري هاي حكومتي گزارش دادند كه هاشمي رفسنجاني گفته هنوز عدهای تندرو
و افراطی در غرب بهویژه در امریکا با دامن زدن به بهانههای واهی، میخواهند سنگپارههای
تحریم را کنار هم بگذارند و باز دوباره کوه بسازند. هاشمی رفسنجانی،
بهانهگیریهای غرب در مسیر پیشرفتهای موشکی رژيم را هم به خاطر ناراحتی آنان از پیشرفتهای
علمی، فنی و فناوری جوانان ایرانی دانست و با تأکید بر ماهیت دفاعی صنایع موشکی برای
همه کشورها به ویژه ایران، تصریح کرد: تناقضات گفتاری و رفتاری غرب در این موضوع چنان
است که هیچ کس نمیتواند باور کند... وی مباحث مربوط به حقوق بشری را از دیگر
بهانههای غرب و افتادن عقلای سیاسی اروپا و امریکا در دام تندروهای جنگ طلب و لابی
صهیونیستها دانست...
رفسنجانی، در بخش دیگری از سخنان خود گفت: امام در
طول عمر فقهی و سیاسی خود، از متحجّران به عنوان مصادیق افراط و تفریط، دل پرخونی داشتند...
عملکرد یک عده تندرو را به حساب ساختار نظام نگذارید و بدانید راه رهایی کشور از اینگونه
تفکرات دگم و متحجرانه تلاش برای افزایش آگاهی مردم است».
راستي رفسنجاني را چه شده است؟
در وحشت از رويكرد آمريكا، به بغل ولي فقيه شيرجه رفته؟
او كه جام زهر داخلي و منطقه يي را بدش نمي آمد در گلوي خامنه اي بريزد، پس چه شده اين طور حرف ميزند؟
بايد گفت: اين وضعيت
تنها يك چشمانداز را نشان ميدهد. «بنبست!». چون اصلا رژيم و خود خامنهاي، از سال
92 به خاطر وضعيت خفگي حاضر شدن به قول خودشون بر روي زانوهاي خونين، پاي ميز
زهرخوري اتمي برن. براي چي؟ براي اينكه دستكم مقداري طناب تحريمها شل بشه و بتونن
نفسي بكشن. اما الان اتميشون رو بتون كردند، تحريمها هم در عمل تفاوتي نكرده و
حتي به اشكالي اضافه هم شده، تا جاييكه خود رفسنجاني هم مياد و اعتراف ميكنه. خب
اين وضعيت چيزي جز بنبست نيست. البته باند خامنه اي و خود خامنه اي خيلي زودتر به
شكست برجام اعتراف كردن و در رسانه هاشون برجامو با عباراتي مثل «باتلاق برجام»،
«بن بست برجام»، «سراشيبي برجام» و از اين قبيل توصيف كردن. اما نكتة مهم اينه كه
اعتراف به اين بن بست به باند رفسنجاني كشيده. كساني كه تا حالا رؤياي بازسازي
كشتي درهم شكستة نظام رو با توسعه و سرمايه گذاري خارجي بر اساس برجام مي ديدن و
مرتب براش تبليغ مي كردن. حالا دارن كم كم به سمت اعتراف به بن بست برجام پيش مي
رن. پس چشم انداز پيش روي نظام براي هر دو باند و با مسيري كه هر كدوم از باندها
طي كنن، دو مسير بيشتر نيست. همان دو راهي معرفي شده توسط خامنه اي: يا مسير تسليم
(برجامهاي 2 و 3 و ... به ويژه زهر منطقه يي) يا مسير تحمل فشار و تضعيف روز افزون
و پر شتاب كل نظام. اين همون وضعيت بن بست در بن بست هست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر