۱۳۹۵ مرداد ۲۸, پنجشنبه

چرا باندهاي حاكم از افشاي سند صوتي آقاي منتظري به وحشت افتاده اند؟

قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67

هياهو، كشمكش و آه و فغان در درون ديكتاتوري آخوندي به خاطر افشاي سند صوتي اظهارات آقاي منتظري، بالا گرفته. آه و نالة مشترك اما با مواضع متفاوت و گاه متضاد.
اين بحران داره روز به روز در درون رژيم عميق تر و شديدتر مي شه.
سردمداراي نظام تو اين بحران در يك چيز مشتركن، آه و ناله و ابراز نگراني از پيامدهاي افشاي سند صوتي آقاي منتظري، اما در موضعگيري متفاوتن و حتي متضاد. در موضعگيري، به دو دسته تقسيم شدن. يك عده اونهايي هستن كه از فتواي جنايتكارانة خميني، براي اون قتل عام هولناك دفاع مي‌كنند؛ مثل انبارلويي از باند فاشيستي مؤتلفه كه تو ارگان اين باند موسوم به رسالت نوشته: حاكميت براي چي از اين قتل‌عام عذخواهي كنه؟ (28مرداد)براي اعدام محاربين؟ يا آخوند محمد جعفر منتظري دادستان رژيم، با اشاره به قتل‌‌عام شصت و هفت ميگه، چرا دنبال تطهير مجاهدين هستيد؟ (روزنامه حمايت 28مرداد)اما در مقابل اين دسته كه از فتواي خميني براي اون جنايت دفاع مي‌كنن، جريان ديگه‌اي درون رژيم هست كه تلاش ميكنه از پايه، اين جنايت و فتواي خميني رو پرده‌پوشي كنه و بگه اصلا چنين جرياني نبوده! و نوار هم دروغه يا تحريف شه اس. براي نمونه، حسن خميني اين نوار رو دروغ مي دونه و خانوادة آقاي منتظري رو به همين خاطر مورد حمله قرار داده. يا پاسدار تيرخلاص‌زن و نمايندة فعلي مجلس ارتجاع، الياس حضرتي ميگه موافقم كساني كه در جريان اون اعدامها هستن، بيان و توضيح بدن، حتي اگر در اين قضيه آسيب ببينن.(اعتماد 28مرداد)
اون دسته كه ميان از خميني و فتواي جنايتكارانش دفاع مي‌كنن، معني حرفشون اينه كه قتل عام سي هزار زنداني، كار درستي بوده. اينها مستحق اعدام بودن و خمني كار درستي كرده و اين منتظريه كه بايد پاسخ بده كه چرا با اين اقدام خميني مخالفت كرد. يك سايت حكومتي به نام مازند مجلس، روز 28مرداد نوشت كه زندان اون زمان مثل اسب ترواي سازمان مجاهدين، در ايران بودند. يعني گروهي دلاور كه در پوشش زندان خودشون مخفي كرده بودن و مثل داستان اسب ترووا در اون داستان اگر قتل عام نمي شدن، كشورو از دست نظام در مياوردن. يعني انگشت ميگذاره روي ايستادگي مجاهدين اسير بر سر مواضعشون،  و مي‌خواد نتيجه بگيره كه خميني حق داشت كه اين قتل‌عام رو انجام بده.
اما دستة ديگه در وحشت از آتش خشمي كه در حال بيرون اومدن از زيرخاكستره، مي‌گن اين سند صوتي دروغه و مي خوان به نحوي قتل عامو بپوشنن و خميني رو از اون مبرا كنن. روشنه كه اينها وحشت كردن و اينطور مي‌خوان سفيد سازي كنن. اما در عمل ضربة سنگين تري به خميني مي زنن. چرا؟ چون وقتي مي گن اصلاً دروغه و خميني چنين كاري نكرده عملاً تأيي مي كنند كه چنين قتل عامي يك جنايت بزرگ و هولناكه. اما اين حرف فقط تأييد مجرم بودن خميني يه، چرا؟ چون فتواي خميني با دستخط خودش موجود و همة دنيا اونو ديدن. حتي نايب رئيس مجلس ارتجاعم رسما مي گه كه در صحبت سند صوتي هيچ ترديدي نيست. اگر به گفته كساني كه مي گن سند درست نيست، دستخط خميني هم جعلي بوده، خب چرا در اين سالها كه اين دستخط متشر شده و همة دنيا ديدن، حتي يك نفر و يك بار اقدام به تكذيبش نكردن؟ آخه اون قدر جنايت واضحه كه جاي اندك ترديدي نداره. پس اين عده عملاً تأييد مي كنن كه اون كاري كه خميني كرده يك قتل عام بزرگ و وحشيانه بوده. 
هر دو يك وجه مشترك و يك عامل وحشت يكسان دارن. كه اون چيه؟ هر دو مي گن انتشار اين سند به نفع مجاهدين شده و به زبان آخوندي مي گن باعث تطهير مجاهدينه. ترجمه اش اينه كه حقانيت و مظلوميت مجاهدين در پيش چشم همه قرار مي گيره و تمام تلاشي كه براي شيطان سازي مجاهدين صورت گرفته به باد فنا مي ره. اين همون وحشت مشترگ تمامي باندها و دارو دسته هاي دروني رژيمه.
در عمق وحشت از مجاهدين كه به اين ترتيب حقانيتشون هم بيش از پيش مي درخشه و به شكل عام تر وحشت از آتش خشم خلق است كه دارد شعله مي كشه و شعله هاش البته مرتباً بالا و بالاتر مي گيره. اين دو وحشت در واقع يكي هست. چرا كه اين مجاهدين هستند كه در طول 35سال گذشته اون قدر در راستاي سرنگوني رژيم جنگيدن و پايداري كردن و افشاگري كردن كه حالا امر سرنگوني مورد تأييد گسترده در منطقه و جهان قرار گرفته و به صورت مسألة جدي در دنيا تبديل شده. وحتشون از اينه. به اعتراف پاسدار سعيد قاسمي، سركردة چماقداران خامنه‌اي كه بيست و چهار مرداد، پس از ابراز وحشت از محبوبيت مجاهدين در دانشگاهها گفت: «امروز دشمن هم پخته‌تر و با تجربه‌تر شده است».   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر