بازهم جنايتي ديگر، بازهم خون يك زنداني سياسي ديگر در زندان ها ريخته شد. اين بار يك كارگر، كارگر قهرمان، كارگري وقتي اجازه نيافت در مراسم ازدواج دخترش باشد و وقتي اجازه نيافت در مراسم تشييع و ختم مادرش حضور يابد، تنها بر عزم استوارش افزوده شد. آخر نسل همان نسل فداي سال 60است. نسلي كه براي يك نام سي هزار تايش سر به دار شدند. و بيش از 120هزارتايش رسم وفا و مشعل ايستادن تا به آخر را فرا راه نسل هاي بعدي ايراني گشودند. و بزرگترين گنج ميهني از ايستادگي و فدا را بنياد نهادند.
زندانی سیاسی کارگر شاهرخ
زمانی، مبارز پیگیر حقوق کارگران میهنمان روز یکشنبه بهطور ناگهانی در
زندان گوهردشت کرج جان باخت. ساعت 5 روز 22شهریور 94 همبندان شاهرخ برای
بیدار کردن او بربالینش حاضر شدند و مشاهده کردند که دهانش پر از خون و یک
ناحیه از سر او کبود است.
مقاومت
ایران با ابراز تأسف و تسلیت به خانواده و همبندان و یاران کارگر شاهرخ
زمانی به تحقیق بینالمللی درباره مرگ مشکوک این زندانی سیاسی مقاوم در
اسارت دژخیمان خامنهای فراخوان داد.
شاهرخ
زمانی نقاش ساختمان و از فرزندان مردم تبریز و عضو کمیته پیگیری برای
ایجاد تشکلهای مستقل کارگری بود. او در خردادماه سال 1390 بهخاطر نقش
فعالش در اعتراضات و اعتصابات کارگری دستگیر شده بود و در اسفند 1392 به
زندان قزلحصار و یک ماه بعد به زندان گوهردشت منتقل شد. او در مدت اسارت
بارها تحت فشارها و اذیت و آزار دژخیمان رژیم قرار گرفت و از خدمات درمانی
محروم بود و بارها در اعتراض به رفتارهای وحشیانه و غیرانسانی دست به
اعتصابغذای طولانیمدت زد.
شاهرخ
زمانی در آخرین پیامش برای کارگران که یک هفته پیش فرستاد از آنان خواست
برای احقاق حقوق خود دست به اعتراض بزنند و در همبستگی با جنبشهای معلمان،
پرستاران و سایر اقشار به جان آمده میهنمان بهطور سازمانیافته و سراسری
عمل کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر