۱۳۹۴ مرداد ۱۲, دوشنبه

دو شعر از اکتاویو پاز (مکزیک، ۱۹۹۲ – ۱۹۱۴) – ترجمه احمد شاملو




 ترجمه دو شعر اكتاويو پاز 

(گزیده از کتاب: هم‌چون کوچه‌یی بی‌انتها)
نوشتن
کیست آن که به پیش می‌راند
قلمی را که بر کاغذ می‌گذارم
در لحظه‌ی تنهایی؟
برای که می‌نویسد
آن‌که به‌خاطر من قلم بر کاغذ می‌گذارد؟
این کرانه که پدید آمده از لب‌ها، از رؤیاها،
از تپه‌یی خاموش، از گردابی،
از شانه‌یی که بر آن سر می‌گذارم
و جهان را
جاودانه به فراموشی می‌سپارم.
کسی در اندرونم می‌نویسد
دستم را به حرکت درمی‌آورد
سخنی می‌شنود
درنگ می‌کند
کسی که میان کوهستان سرسبز و
                     دریای فیروزه‌گون گرفتار آمده است.
او با اشتیاقی سرد
به آنچه من بر کاغذ می‌آورم می‌اندیشد.
در این آتش داد
                     همه‌چیزی می‌سوزد
با این همه اما، این داور
خود
قربانی‌ست
و با محکوم کردن من
                     خود را محکوم می‌کند.
به همه کس می‌نویسد
هیچ‌کس را فرا نمی‌خواند
برای خود می‌نویسد
خود را به فراموشی می‌سپارد
و چون نوشتن به پایان رسد
دیگر بار
                     به هیأت من در می‌آید.
 
***  
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر