۱۳۹۴ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

آژير خطرهاي درون نظام از انفجار اجتماعي خبر مي دهند


زبان تعامل حسن روحاني با مردم ايران

چي شده كه آخوند روحاني در حالي كه دم از تعامل با دنيا ميزند، در ايران چوبه هاي دار بر افراشته و نيروي انتظامي حتي براي فروشنده هاي مانتو به قول خودش شيشه اي خط و نشان مي كشد. نظامي كه از يك مانتوي شيشه اي احساس تهديد امنيتي مي كند چه نظامي است؟ هرچه هست بوي ضد مردمي از آن مي بارد.
این روزها هشدار و اعلام خطر نسبت به اوضاع انفجاری جامعه از اطراف و اکناف رژیم مدام به گوش می‌رسد، چه از جانب مجلس ارتجاع و چه از جانب رسانه‌های حکومتی؛ نخستین سؤال این است این هشدارها را که معمولاً با فاشگوییهایی در مورد شرایط اقتصادی ـ اجتماعی نیز همراه است، چگونه بایستی تعبیر کرد؟ آیا اینها ناشی از کشمکشهای باندی است و مصرف سیاسی دارد یا واقعی است؟
برای پاسخ ضروری است، برخی از این هشدارها و ابراز وحشتها را که تنها در یک روز به‌عمل آمده، از نظر بگذرانیم تا کم و کیف موضوع روشنتر شود. از جمله نمایندگان مجلس ارتجاع در جلسه علنی روز یکشنبه 25مرداد در این رابطه چنین گفتند:
ندیمی: «بی‌تردید بزرگترین مشکلی که امروز کشور را تهدید می‌کند، بیکاری است؛ 6میلیون بیکار!… ایهاالناس 6 میلیون بیکار!».

فلاحی باباجان: «مشکلات عمده‌یی در کشور همه را نگران کرده است. طبق برآورد کارشناسان فقط 10 میلیون نفر در زندگی آرام و بدون اضطراب زندگی می‌کنند و 15میلیون نفر در فقر مالی شدید و بقیه در مرحله سختی (هستند) که اگر مدیریت به‌درستی در یارانه‌ها انجام نگیرد، آنها نیز جزو 15میلیون بعدی خواهند بود».

عبدالرضا مصری: «جوانهای ما مثل گل دارند در عنفوان جوانی پر پر می‌شوند، هیچ‌کس یک استراتژی اشتغال در کشور تعریف نمی‌کند… هیچ آینده‌یی برای جوانان ما نیست؛ متأسفانه این بدتر از هزاران تحریم است…».

روزنامه حکومتی شهروند ـ ۲۵/۵/۹۵: «فقط 10درصد ایرانیها میوه و سبزی کافی می‌خورند، کیفیت غذای مردم هر 5سال افت می‌کند».

رسالت ـ ۲۵/۵/۹۵: «ابعاد شکل‌گیری فتنه بزرگ و موج سوم براندازی… در حال شکل‌گیری است ـ فشار سیاسی از بالا، فشار اجتماعی از پایین، حلقه‌های فتنه را به‌هم نزدیک می‌کند».

به نظر می‌رسد این هشدارها و ابراز وحشتها به قول ایادی رژیم، جنبه به‌اصطلاح «سیاه‌نمایی» ندارد. قبل از هر چیز به این دلیل ساده که آنها را از جانب هر دو باند می‌شنویم و می‌بینیم. یک دلیل دیگر، عینیت و واقعیت اعتراضات اجتماعی است که به‌رغم این همه سرکوب و این همه اعدام و توسل رژیم به وحشیانه‌ترین شیوه‌های ایجاد رعب، مثل دست و پا بریدن، روز به روز گسترده‌تر و شدیدتر می‌شود.

البته هر باند سعی می‌کند گناه این وضعیت را به گردن باند دیگر بیندازد و با گرفتن ژست اپوزیسیون خود را در ببرد....براي ادامه لطفا كليك كنيد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر