انقراض تهدید دیگر دایناسورهای نظام

انقراض یا سرنگونی سرنوشت محتوم نظام در یکی از این دو راه

تا به حال با کلید واژه هایی مثل « آسیب های خطرناک» و «نان سوخته شود» « کاری نکنید کشتی سوراخ شود» و امثال این ها 

به عنوان هشدارهای باندهای حاکم به یکدیگر شنیده بودیم. 

همین روز جمعه قبل از برگزاری مناظره آخوند احمد خاتمی به صحنه آمد و از جمله گفت:« اولويت دوم پس از گرم شدن تنور انتخابات آن است که نان سوخته نشود، بريان شود و قابل خوردن باشد... طوري حرف نزن که نظام زير سوال برود». وحشت از قیام و سرنگون شدن محور و مضمون اصلی این هشدار ها بوده و هست. روز بعد از مناظره ها روزنامه شرق نوشت: «آسیب‌های خطرناک دوقطبی‌کردن جامعه به «غنی ‌زالوصفت چهاردرصدی» و «فقیر ٩٦درصدی» از حیث امنیت ملی و انسجام ملی و هراس‌افکنی در میان مردم در حوزه شکاف ملی حادث‌شده از این گفتمان و درخواست نانوشته از مردم برای حق‌خواهی ٩٦درصدی‌ها از چهاردرصدی‌ها که به‌شدت مخرب امنیت ملی ایران است و به بحران در کشور دامن خواهد زد». 

اما این بار چشممان به اعتراف دیگری در نظام آخوندی روشن شد. که خودشان به آن «انقراض» گفته اند. پدیده یی که حاصل ناهمخوانی نظام پوسیده با واقعیت های جهان موجود است.

بهتر است از روزنامه حکومتی «صمت» بخوانید: «مدیریت دایناسورها:‌ ممکن است هر یک از ما بگوییم که شرایط فعلی خیلی هم خوب است اما باور کنید دایناسورها قبل از انقراض «باورشان» هم نمی شده است که قرار است منقرض شوند. دایناسوری که باورش نمی شود دنیا عوض شده است و خودش نیز باید عوض شود. چه باید کرد؟ مهم ترین تغییراتی که در بیرون شما در حال رخ دادن است را بشناسید و سپس از خودتان بپرسید مهم ترین تغییری که باید انجام دهم چیست؟ کاهش دسترسی به آب، افزایش گرمای زمین، افزایش سرعت اینترنت، کاهش نیاز به تحرک فیزیکی، افزایش فروش الکترونیکی، افزایش تجارت فرامرزی، گردش آزاد کالا، سرمایه، ایده و نیروی انسانی فراتر از مرزها و … همه و همه بخشی از تغییراتی هستند که ما باید به آن ها توجه کنیم و سپس دایناسور وجودمان را متقاعد کنیم که باید تغییر کنیم. وگرنه منقرض خواهیم شد»(شنبه- 16ادریبهشت).

در سیرک مناطره دوم چه گذشت؟

بازهم به هم پریدند

امروز دومین مناظره میان کاندیداهای شعبده انتخابات رژیم برگزار شد.

در یک کلام خیلی روشن بود که مناظره‌ای بود که بسیار تلاش کرده بودندآن را کنترل کنند. این را می شد در صحبتهای نمایندگان خامنه‌ای هم دید. برای نمونه امروز آخوند احمد خاتمی اول دربارة‌ مناظرة‌ هفتة‌ گذشته گفت: «در مناظره اول شاهد برخی هنجارشکنیهای اخلاقی بودیم که در شأن کاندیداها نبود»؛ بعد هم به کاندیداهای رژیم هشدار داد که حواستون باشه در صحبتهاتون «نباید نظام... زیر سوال بره».

اما مهمتر از این همان اطلاعیه یی بود که مجری برنامه در ابتدای مناظره قرائت کرد و در اون به کاندیداها هشدار داده شده بود که ممکنه تحت پیگرد هم قرار بگیرن.

قابل توجه همینه که اطلاعیة کمیسیون تبلیغات تبدیل شد به چیزی مثل اطلاعیة‌ قضاییه چون در اون این نکات برجسته بود:

«چنانچه به تشخیص کمیته نظارت برنامه‌های تبلیغاتی... در برگیرنده مطالب توهین آمیز و هتک حرمت نامزدها و دیگر افراد باشد سازمان صدا و سیما موظف به حذف آن مطالب است»؛ بعد هم حتی شمشیر پیگرد قضایی رو بالای سر کاندیداهای رژیم قرار داد و گفت: «داوطلبان... به هیچ وجه مجاز به توهین و هتک حرمت نیستند و متخلفین... مجازات خواهند شد». خب مجازات که دیگه در حوزة کمیسیون تبلیغات انتخابات نیست،‌اما می بینیم که این جا تعارفات رو کنار گذاشتن و این طور علنی به کاندیداها هشدار دادن.

سوال این است با این همه خط و نشان چرا بازهم در مواردی بهم پریدند. 

باید گفت به خاطر ضعف کلی نظام از یک طرف،‌ از طرف دیگه به این خاطر که نمی‌تونن از منافع باندی‌شون بگذرن، این موارد بیرون زد.

-        میرسلیم روحانی رو به عدم صداقت متهم کرد و گفت اینکه مدعی هستی 8درصد رشد اقتصادی داشتی، تنها 6درصد ان به خاطر فروش نفت خامه.

-        روحانی هم گوشه‌ای از دزدی‌های باند رقیب رو رو کرد و گفت کسانی که شعار ساده‌زیستی می‌دن،‌ خودشون بالاترین فسادها رو میکنن. بعد هم به قضاییه تحت امر خامنه‌ای حمله کرد و گفت 3 و 4دهم میلیارد دلاری که تحت عنوان دور زدن تحریمها بردن کجاست؟ دستگاه قضا باید جواب بده.

-        میرسلیم هم به روحانی حمله کرد و گفت در دوران تو شاهد رشد دنیاطلبی و حقوق‌های نجومی هستیم. شاهد اختلاس و مفاسد هستیم. بعد هم  باند روحانی رو دروغگو و ناصادق خوند.

-        پاسدار قالیباف دوباره موضوع 4درصد غنی و 96درصد فقیر رو عنوان کرد. روحانی هم با تمسخر جوابش رو داد که این حرف رو از یک کشور دیگه یادگرفتی که میگه 1درصد در برابر 99 درصد، حالا چون سال 96 هست، میگی 96 درصد.

-        هاشمی‌طبا هم به بحران حاشیه‌نشینی اشاره کرد و گفت در آینده 10میلیون مهاجر دیگه هم به سمت شهرها میرن و خطر نزاع قبایل مختلف هست.

اما یک نکته دیگه این بود که همه به  نوعی برجام رو تایید کردن. واقعیت این که اگر اینها هم می خواستن مثل دلواپسان اصل برجامو زیر سؤال ببرن خب به خامنه ای هم بر می خورد چون همه می دونن که خودش برجام رو به قول روحانی هدایت وبعد هم امضا کرده. البته روحانی هم روی همین حرف رئیسی و قالیباف در مورد برجام سوار شد و در مورد حمله‌های پیشین اونها به برجام،‌ بهشون تاخت. حتی با حمله به سپاه گفت: درست زمان اجرایی شدن برجام اومدن از شهرهای زیر‌زمینی (منظورش موشکیه) پرده برداشتن و روی موشکها شعار نوشتن. می خواد بگه که می خواستین با اصل برجام مخالفت کنین.

می بینین که به رغم اون همه اقدام برای برگزاری یک مناظره بی سر وصدا، بالاخره چه جوری جنگ قدرت خودشو نشون داد.

اما چرا مناطره کنترل شده؟ نگرانی‌شون از چیست؟

علت نگرانی رو میشه ازحرفهای چند روز پیش خامنه ای و حرفهای امروز نماینده هاش فهمید. برای نمونه امروز احمد خاتمی تو صحبتهاش به این نگرانی اشاره کرد وگفت خروجی این جنگ و جدالها «زیر سوال رفتن» کل نظامه. امامی کاشانی هم معنی «خروجی جنگ» رو که احمد خاتمی گفته بود ترجمه کرد که همون خطر قیامه و گفت: «جامعه نباید لطمه ببیند، جامعه باید آرام و از اضطراب دور باشد. از اظهارات و حرکاتی که این جامعه را تکان می‌دهد، پرهیز شود... نباید در هر شرایطی تکان بخورد». بعضی گفتن که وعده های پوشالی هم می تونه برای جامعه خطرناک باشه. در خود مناظره هم آخوند رئیسی گفت: فقر و ... می تونه خطرناک باشه  و میرسلیم هم به «یاس مردم» اشاره کرد که منظورش همین خطر قیامه. 

دومین عکس العمل نظام ولایت برای حادثه انفجار معدن یورت

مقصر انفجار معدن کیست؟

اولین اقدام رژیم اعزام نیروهای سرکوبگر برای کنترل انفجار خشم مردم به جان آمده بود. 

اما دومین اقدام رژیم برای بازماندگان و کارگرانی که زنده مانده بودند درد آورتر بود. رژیم تمام مهره هایش را به خط کرد تا علت انفجار را طبق معمول تقصیر کارگران وانمود کند. هر چند محافل کارگری و خانواده های مردم به این دروغپردازیها واکنش نشان دادند اما خبرگزاری حکومتی ایلنا از قول استاندار گلستان نوشت: به علت توقف واگن و لوکوموتیو در داخل تونل سهل‎ انگاری از طرف یکی از تعمیرکاران اتفاق افتاد و جرقه‎ ای ایجاد شد که منجر به انفجار در تونل معدن شد. 

یکی از کارگران گفت: مسیر تونل در گذشته نیز از ایمنی مناسبی برخودار نبود، ما بارها این مسئله را به مسئولان مربوطه معدن در شهرستان و استان اعلام کرده بودیم. این کارگر افزود تونل‎ها راه دیگری ندارند و در مدت یک ربع تا 20 دقیقه اکسیژن به اتمام می‎رسد، ما بارها این موضوع را تذکر دادیم اما هر کسی اعتراضی می‎کرد از کار اخراج می‎شد.

یکی دیگر از معدنچیان معدن زمستان یورت با بیان اینکه متاسفانه تاکنون هیچ گونه عکس‌العملی از سوی مسئولان انجام نشده بود، این تونل به صورت یک‌طرفه و  محوطه بسته است و وقتی انفجار صورت می‌گیرد همه موجودات زنده در تونل بر اثر گاز گرفتگی جان خود را از دست می‌دهند(خبرگزاری نیروی تروریستی قدس- تسنیم).

با وجود این که میزان ریسک و خطر این معدن برای همگان روشن بوده اما مهره‌های رژیم در این باره هیچ کاری نکردند که منجر به این فاجعه شد. 

حادثه معدن در شیلی در سال 2010 با تلاش دولت شیلی توجه تمام جهانیان را به خودش جلب کرد و نهایتاٌ‌33 معدن چی شیلیایی سالم از قلب زمین بیرون کشیده شدند، اما حادثه معدن در ایران آخوندزده، دهها کشته به دنبال داشت و بار دیگر مثل موارد مشابه کارگران مقصر انفجار معرفی شدند. رژیم حتی به دروغ گفت که این معدن دستگاه سنجش گاز متان داشته است که همه کارگران در تلویزیون خود رژیم این موضوع را تکذیب کردند. 

دروغهای رژیم بی حکمت نیست. نه تنها کارفرما را که همان مقامات خود رژیم هستند در می برد بلکه هیچ تعهدی هم نسبت به بازماندگان محروم آنان به گردن نمی گیرند. مثل داستان پلاسکو چند روزی روی آنتهایشان شلوغ می کنند تا ملت از حرفهای تکراری خسته شوند و یک دفعه این واقعه به محاق می رود.  

اولین عکس العمل نظام آخوندی برای حادثه معدن یورت

اولین واکنش به خانواده های داغدیده معدنچیان یورت

 ۲روز از حادثه دلخراش انفجار معدن زمستان یورت در آزاد شهر گلستان میگذره و تابحال آماررسمی خبرازجان باختن ۲۶کارگر و۴۰ مصدوم میدهد که آمارٍ نهایی نیست زیرا هنوز مسئله تمام نشده است.

سریعترین واکنش رژیم به این حادثه اعزام نیروهای ویژه برای حفظ امنیت منطقه از دست مردم به جان آمده بود.  چرا که بلافاصله بعد از انفجار معدن، خشم مردم استان گلستان و خانواده‌های آنان نیز به نقطه انفجار رسید. 

خانواده‌ّهای داغدار که به محل رفته بودند نعمت زاده وزیر صنعت و ربیعی وزیر کار جنایتکار رژیم را مورد تعرض قرار دادند. در فاجعه معدن یورت هم بار دیگر اثبات شد که نه تنها طرحی برای ایمنی معدن نبوده ،هیچ طرحی هم برای امداددسانی ونجات افراد در کار نیست نیروهای امدادی بدلیل کمبود امکانات نمی توانند تاعمق بیشری برای نجات جان نفرات بروند وخود این نیروها هم دچار خفگی شده  و حتی جان خود رااز دست داده اند.

خانواده های قربانیان که پیگیر وضع عزیزانشان بودند و شاهد کندی عملیات امداد رسانی و ازدست وقت بودن ، وقتی که شاهد ازدست رفتن جان وعمر عزیزانشان بودند هر لحظه بر خشمشان افزوده می‌شد.

اما ار آنجا که این معدن وابسته به پاسداران و بسیجیان است، وحشت از اوجگیری این اعتراض علیه تمامیت رژیم پلید آخوندی، آنان را به گسیل گاردهای وحشی ضد شورش در اطراف تونل کرد. این در حالیست که هنوز نزدیک به ۴۰ کارگر محبوس در عمق بیش از هزار متری زمین هستند. مردم می‌گویندکارگزاران هرچه در پیشگیری و امدادرسانی کم گذاشتند دراعزام نیروی سرکوبگر سریع عمل کردن و بسرعت یگان ویژه را به محل رسانده اند. آنها نشان می‌دهند که جان مردم ایران درمقابل امنیت نظام هیچ ارزشی ندارد.

اکنون مردم به جای دیدن اشک تمساح خامنه ای دم خروس نیروهای سرکوبگر را درصحنه می بینند. 

صف بندی خاله خرسه های نظام ولایت فقیه

اینهم شکاف باند روحانی

جنگ انتخابات منحصر به دو صف بندی اصلی بین خامنه ای و باند روحانی نیست. 

در درون هریک از این باندها دعوا بر سر کرسی ریاست جمهوری فضایی ایجاد

 کرده که سگ سر صاحبش را نمی شناسد. 

« محبت های خاله خرسه اطرافیان قالیباف» « یارانه؟ این تنها یک شعار برای به‌دست ‌آوردن رأی عامه مردم است». «‌میرسلیم: در مناظره هم من به رئیسی و قالیباف دو تا پاس دادم اما آنها حواسشان نبود که آبشار بزنند!». « جهانگیری می تواند با درایت و اخلاق کشور را پیش ببرد». این عبارات نمودهایی از تشتت و صف بندی در درون باندهای حکومتی براي به قبضه درآوردن كرسي رياست جمهوري كانديداهايشان است. 

کیهان خامنه ای روز 14 اردیبهشت نوشت: آخوند نوری همدانی در حمایت از رئيسی به پاسدار علی لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع حمله کرد و گفت: « برخی در مسیر و برنامه‌های کسانی که کاندیدا هستند، سنگ‌اندازی می‌کنند . مجلسی که حقوق‌های کلان تصویب می‌کند چرا با کمک به کم‌درآمدها مخالف است!؟ سنگ‌اندازی در وعده‌های کاندیداها در اینگونه موارد درست نیست».

ذوالنور عضو مجلس ارتجاع از باند خامنه ای از اینکه لاریجانی از باند خامنه ای جانب روحانی را گرفته به وی حمله کرده و گفت: «از نظر قانونی مانعی برای لاریجانی و ناطق نوری در حمایت از روحانی نیست، ولی آرزوی ما این بود که با توجه به جایگاه این دو شخصیت، حداقل در این انتخابات سکوت می‌کردند». 

جالبه که در همین روز باهنر سرکرده باندهای وابسته به خامنه ای تحت عنوان«جبهه پیروان خط امام و رهبری» برعلیه ادعاهای مهره های این باند یعنی رئیسی و قالیباف گفت: « طرح موضوع ایجاد یک میلیون شغل در سال و افزایش سه برابری یارانه‌های پرداختی از سوی برخی نامزدهای انتخابات، تنها یک شعار تبلیغاتی است». 

صف بندی بین کاندیداهای این باند خونین تر است. از باند رئیسی علیه قالیباف بشنوید که در رسانه هاش و فضای مجازی این متن را پر کرده:  

«محبتهای خاله خرسی و قالیباف. پایان دوران قالیباف. این خلاصه پست عجیب معاون اقشار ستاد رئیسی در اینستاگرامش هست. به نوشته ایلنا جعفر فرجی درصفحه اینستاگرامش نوشته دلم براشون میسوزه ، هردو به دست یک باند سوختند. قالیباف یکی ازظرفیتهای این نظام بود. همانطور که احمدی نژاد بود. یکی به خاطر محبت بیش از حد یک باند چهارنفره سوخت و یکی به خاطر کینه همون باند چهارنفره سوخت. 

امان از محبتهای خاله خرسی که ظرفیتهای قالی باف را برای سومین بار و برای همیشه خواهد سوزاند وبرای همیشه تمام می کنه». 

باند مخالف رئیسی هم نه گذاشته و نه برداشته اند و درکلیپی که در اینترنت گذاشته اند رگباری از تصاویر مردم را می بینیم که می گویند رئیسی را نمی شناسند و یک خانم هم می گوید برای خاله اش کاندید شده است. 

x

بترسید از طغیان زشت خفته!

کابوس قیام ۸۸ ورد زبان برای انتخابات 96

رژیم هر سوراخی را که می بندد از صد جای دیگرش صدای وحشت از خیزش مردم به گوش می رسد. به این جملات نگاه کنید: « دشمنان بالقوه و بالفعل»،«در صدد تضعیف خدمات نظام هستند»، «باید ترسید از حرکت و طغیان زشت خفته». اینها نمونه هایی از عباراتی است که این روزها در رسانه های حکومتی فراوان است و نگرانی رژیم را به نمایش می گذارند. ریشة‌ این نگرانی در کجاست؟ پاسخ را می توان از خلال اظهاراتمهره های باندها یا مقالات رسانه های رژیم به دست آورد. 

برای نمونه آخوند دری نجف آبادی نماینده خامنه ای در استان مرکزی با بیان این که « عده ای عناصر خود فروخته و دشمنان خارجی در صدد تضعیف خدمات نظام هستند» نگرانی خود را از بروز اعتراضات در جریان برگزاری نمایش انتخابات ابراز کرد و افزود«‌مسئولان وظیفه دارند با تمام قوا با توطئه دشمنان مقابله کرده و زمینه حضور گسترده مردم در انتخابات را فراهم کنند»(خبرگزاری نیروی تروریستی قدس تسنیم 13اردیبهشت). در همین روز روزنامه حکومتی آرمان از باند روحانی نیز نسبت به پیامد ایجاد شکاف در اثر کشمکشهای باندی در جریان جنگ قدرت هشدار داده و از جمله گفته است:‌ « بعضی‌ها میدان انتخابات را با میدان جنگ اشتباه گرفته‌اند. ظاهرا برخی فعالان سیاسی فراموش می‌کنند هدف از انتخابات چیست؟ حرف‌هایی می‌زنند و رفتاری را بروز می‌دهند که اصطلاحا بازی در زمین دشمن است... اگر بپذیریم که کشور دشمنانی دارد که در پی اعمال نفوذ و سوء استفاده اقتصادی، سیاسی، دفاعی و فرهنگی... از کشور هستند، آنگاه نه فقط در زمان و میدان انتخابات بلکه در همه عرصه‌ها و زمان‌ها باید هوشیار و به این نکته توجه داشته باشند که دشمنان بالقوه و بالفعل کشور بی‌وقفه در حال رصد رفتار فعالان و مسئولان سیاسی کشور هستند ». همین روزنامه حکومتی در مطلب دیگری وعده های پوشالی کاندیداها را «‌ وعده های افراطی »‌خوانده است که« نتیجه ضعف مفرط گفتمانی است». سپس در حالی که خشم انفجاری جامعه را « زشت خفته» لقب داده، نسبت به پیامد اجتماعی وعده های توخالی هشدار می دهد که:‌ « باید ترسید از حرکت و طغیان زشت خفته. دمیدن افراطی در سیاهنمایی غیرواقع‌بینانه، چه‌بسا میدان بازی را از دایره سیاست رقابتی به میدان تخاصم بلغزاند، میدانی که لغزیدن در آن امنیت‌سوز، تورم‌زا، رکودآور و در یک کلام بحران‌ساز است. اگر سرچشمه این پوپولیسم افراطی با بیل تدبیر همزمان ملت و مسئولان گرفته نشود، چه بسا که مخاطرات ناشی از آن را نشاید گرفتن به پیل».  

جهان صنعت روزنامه دیگر باند روحانی در مطلب خود با عنوان «‌زنده و مرده این

 مناظره ها یکسان است» به وحشت رژیم از بروز قیام در جریان نمایش مناظره ها اذعان کرده و نتیجه می گیرد: « تجربه مناظره‌های گذشته نه فقط دست‌اندرکاران صداوسیما که تصمیم‌گیران درباره تبلیغات نامزدهای ریاست‌جمهوری را هم به محافظه‌کاری وارد کرده... هراس از زنده شدن درگیری‌های لفظی به سبک انتخابات 88 و پرهیز از مواجهه دوطرفه میان نامزدها، صداوسیما را بر آن داشت تا مناظره‌ای هدایت‌شده برگزار کند و از خطر افشاگری‌های حساب‌نشده و گاه غیرقابل کنترل نامزدها بگریزد». این روزنامه با اشاره غیر مستقیم به وحشت خامنه ای  در برگزاری این نحوه مناظره می نویسد: « این امر البته می‌تواند توصیه مقامات ارشد نظام باشد که می‌خواهند کنترل اوضاع از دست خارج نشود و آنچه نباید رسانه‌ای شود، در جلوی دوربین‌ها و میکروفن‌ها بیان نشود». 

وعده دادن به سبک دلقکها در انتخابات نظام ولایت فقیه

تکرار مضحکه وعده های انتخاباتی

فاصله ادعا های کاندیداهای نمایش انتخابات رژیم با واقعیت وقتی بارز می شود که بخواهند برنامه مشخص بدهند. در این حالت همان وضع می شود که عوام الناس می گویند نکرده کار که کار کنه، پروردگار نگاه کنه. اول ببینید آخوند رئیسی چی میگه: 

«اولویت اول امروز جامعه ما به نظر میرسه مسائل اقتصادی و معیشتی مردم باشه همین الان محرومین مشکل اداره زندگیشون را دارند یعنی همین امشب همین فردا صبح و هرچه زوتر بشه دغدغه مردم را کاهش داد»

آخوند رئیسی همچنین اذعان می کند: «‌مردم خسته شده اند و می گویند نگویید دزد دزد» « در کشورمشکل قانون داریم و مشکل اقدام و عمل داریم و فساد اقتصادی امروز فراجناحی شده» است.

دیگر هم باندی او یعنی پاسدار باقر قالیباف نیز مدعی می شود:

مهم ترین موضوع بحث مربوط به اشتغاله  اشتغال اولویت اول است و اون بخش از مردم محروم و مستضعفی که زندگیشون فقط داره با یارانه اداره می شه توجه خاص به اونها.

با این دعاوی رسیدگی به محرومین و ایجاد اقتصاد مقاومتی  ولی فقیه ارتجاع هم گفت : 

«با این نیت وارد بشید با نیت خدمت»

اما وقتی پای بیان چگونگی این خدمت به میان می آید حسابها فرق می کند. و وعده ها رنگ می بازد:

به این گفت و گوی تلویزیون رژیم روز ۱۱ اردیبهشت با میرسلیم نگاه کنید: 

خبرنگار:‌برای حمایت از قشرهای ضعیف چه برنامه یی دارید؟ و در چه بازة زمانی اجرا خواهید کرد؟  میرسلیم: معمولا انسانهایی هستند که شخصیتشون باید محترم شمرده بشه. پس باید بتونند به خودشون اتکا بکنند. با شغل مناسب و زندگی خودشون را اداره بکنند؟ به این ترتیب است که ما می توانیم محرومیت را در کشور بزداییم.

پاسدار قالیباف هم در مقابل همین سوال مشخص، جواب کلی تری داد:

خبرنگار: شما چه اقداماتی را برای رسیدگی به این قشر انجام خواهید داد؟ و در چه بازه زمانی؟   جواب: اگر مردم عزیزمون این تشخیص را دادند و من را به عنوان خدمتگذار خودشون انتخاب کردند سابقه ام نشون داده که این گونه من لحظه یی درنگ نخواهم کرد.!

از این دوتا مسخره تر آخوند رئیسی است که مثل گربه مرتضی علی چارچنگولی با همان سبک اقتصاد آخوندی و بادمجان دور قاب چینی راه حل اقتصادی می دهد: از خودش بشنوید که روز ۱۱اردیبهشت در تلویزیون رژیم گفت: «با بررسی هایی که انجام دادیم در برنامه کاری، 10 درصد درحوزه کشاورزی .30درصد در حوزه صنعت و معدن و 60 درصد کاملا در حوزه خدمات امکان ایجاد اشتغال وجود داره». یعنی 60 درصد نیروی کار را می خواهد در بخش غیرتولیدی بریزد!! حالا بااین سبک آخوندی چقدر نگاه روبه بیرون به داخل بر می گردد این را آخوند رئیسی داند و ولی فقیه در گل مانده اش. 

اما حرف درست این است که زیاد نباید این حرفها را جدی گرفت اصواتی است صادر شده از آقایان برای گرم کردن تنور نمایش انتخابات نظام . 

واقعیت ثابت نمایشهای انتخابات رژیم را یک روزنامه باند روحانی در دعوای باندی اذعان می کند: 

روزنامه جهان صنعت 12 اردیبهشت: 

سال‌هاست مناطق مرزی و محروم دست‌نخورده باقی مانده‌اند.

در مناظره اول، تقریبا غالب کاندیداها، امنیت ملی را در رسیدگی به مردم این مناطق برجسته کردند. شاید ساکنان مرزها خسته شده باشند از اینکه نام‌شان همواره با مساله امنیت ذکر می‌شود.

وقتی دولت‌ها می‌آیند و می‌روند و تفاوت معناداری در وضعیت توسعه این مناطق رخ نمی‌دهد، چه پیش می‌آید. در روزهایی که بخش‌هایی از سیستان دیگر جای زندگی نیست، در روزهایی که اجساد کولبران مدفون در کوهستان‌های کردستان پایین آورده می‌شود، دل بستن به شعارهایی تکراری شاید چندان انتظار موجهی نباشد. به گفتمان امنیت ملی به صرف حراست از مرزها، آن هم در حالی که تامین زندگی در این مناطق روز‌به‌روز سخت‌تر از دیروز می‌شود، چه امیدی می‌توان داشت؟

وحشت از راه رفتن روی اعصاب تهیدستان

رئیسی جلاد هم دلواپس معیشت کارگران شده

«‌راه رفتن روی اعصاب فقرا و تهیدستان». این تیتر سرمقاله روزنامه ابتکار، ازجمله حملات امروز رسانه های باند روحانی به باند رقیب است. متقابلا «تبدیل دروازة واردات به اتوبان» هم ازجمله هشدارهای روزنامه های باند خامنه ای به روحانی است. این دست روکنی متقابل بعد از مناظرة روز جمعه بالاتر گرفته است. روزنامه حکومتی ابتکار در سرمقاله امروز خود هشدار مي دهد.

«کاش از سوی مدیریت سیاسی جامعه راهی پیدا می شد که کاندیداها جامعه را به سوی پرتگاه ها نکشانند». ظاهراً این هشدار جوابی به حرفهای روز 10اردیبهشت پاسدار قالیباف است که در تلویزیون رژیم گفت:

افرادی در جامعه پیدا می شوند که این افراد با قانون شکنی یا با استفاده از خلا های قانونی و بعضا با یک  رانت یا اطلاعات خاصی که این ها به دست می آورند یک فرصت بزرگی را درست می کنند بدون این که زحمت بکشند بدون اینکه کاری بکنند منفعت های بسیار زیادی را می برند.

در یک نمونة دیگر کیهان خامنه ای روز یازدهم اردیبهشت بار دیگر موضوع حقوقهای نجومی و رانت خواران را مطرح کرده و نوشته است:

«اگر قرارشد مثلا با سفارش فلان عنصر متنفّذ در دولت، مدیران ویژه‌خوار در بانک ملت و تجارت و رفاه کارگران و... منصوب شوند - و حقوق و پاداش‌های 30 تا 734 میلیون تومانی بگیرند- معلوم است که این قبیل افراد جگونه مدیریت می‌کنند و یک قلم خروجی آنها می‌شود بالغ بر 5 هزار میلیارد تومان زیان سهامداران دو بانک در بورس طی سال گذشته؛ یا 11 هزار میلیارد تومان غارت امانت معلمان در صندوق ذخیره فرهنگیان! این خیانت‌ها را نمی‌شود با افزایش حقوق ناگهانی و شب انتخاباتی مستمری‌بگیران و کارگران و فرهنگیان جبران کرد.

هم چنین میرسلیم مهرة باند موتلفه در جنگ انتخابات با لاپوشانی سهم نهادها و نیروهای زیر دست ولی فقیه، سهم دولت روحانی از چپاول را برجسته می کند و چنین آدرس می دهد:

:  اصل بیت المال در دست قوه مجریه است. سالی هشتصد هزار نهصد هزار میلیارد تومن. برای امسال بیش از هزار هزار میلیارد تومن

قوه مجریه باید آماده باشد که خود اولا پیشگیرانه برخورد کند با مفاسد که تا حالا هیچکدام از مسولان قوه مجریه چنین اراده یی را از خودشون نشان نداده اند.

از آن طرف یک مهره باند رفسنجانی با اذعان به پوشالي بودن چاره اندیشی های رژیم تحت عنوان برنامه ششم، گوشه یی از فضاحت و کارنامه نزدیک به ۴دهه چپاول نظام را روی دایره می ریزد و می گوید:

الان تهدید درونی شدید داریم. یعنی خاکمون آبهای زیر زمینی مون آبهای سطحی مون جنگلمون. در حقیقت ایران داره به سمت یک جنگل سترون پیش میره. و الوده

این مثل یک سرطانی است که به جان ایران افتاده باشه. و خاموشه. و موقعی بیدار میشه که خیلی چیزها از دست رفته باشه. بنابراین بحث بحث بحرانه. بحث تهدیده

‌من معتقدم برنامه ششم که یک مجموعه از آمالها و آرزهاست و انجام هم نخواهد شد برنامه ششم فقط مختص بحث این بیماری داخلی ایران بود.