سلام. شنيده ايد خبرگزاري
ايلناي آخوندها امروز اول تابستان 94 را با يك خبر داغ، خير سر ولي فقيه شروع
كرده؟ خبرش اينه كه يك پاسدار مونث به اسم نرگس آبرواني ريال معاون صداي آخوندها در سازمان
صداوسيماي آخوندي، به تازگي بخشنامهاي مبني بر آغاز طرح تفکيک جنسيتي به مديران
شبکههاي صدا و سيما ابلاغ کرده است.
خب وقتي نظام در
ويترين تبليغاتي اش مجبور ميشه، اينطور چنگ و دندون به حقوق شهروندي نشون ميده، مي
خواهيد مثلا آتنا فرقداني بعد از اون همه توبه و تشكر كه از بازجوي نمك نشناسش
كرد، به 15 سال زندان محكوم نشه؟ خب تا وقتي آخوند حاكمه، ميشه، بايدم بشه.
چي بايد بشه؟
بعله! آخه اگر نشه بادكنك ولايت... ترق... مي پوكه.
زن ستيزي ارثي است كه
خميني ملعون كفن پاره خشت اول ضدايراني و ضد آزادي خودش را روي آن سوار كرد. نبض
نظام ، روح نظام، طينت نظام را با زن ستيزي سرشته اند و به دار و تخت شلاق آويخته
اند. بله سركوب و زن ستيزي، اگر اين را از
رژيم بگيري يك روز بند نمي شود.
حالا مي گويند بعداز
دستور اين پاسدار مونث كارگزاري شبکههاي
مختلف راديوهاي آخوندي ازجمله راديو ورزش،
اقتصاد و جوان به دست و پا افتاده اند و براي حفظ بيضة اسلام زن ها و مردها را از
هم جدا مي كنند.
اونهم نه زن ها و
مردهاي معمولي تو خيابان را، بلكه كساني را كه از هفت تا فيلتر خودي بودن عبور
داده اند تا اون تو راهشون بدن.
اين بازي ها از زمان پاسدار
عزتلله ضرغامي شروع شد تا به محمد سرافراز چماقدار رسيد.
طرح تفکيک جنسيتي
ارگانها و سازمانها يكي از آرزوهاي به گور بردة خميني است كه در اين سي و چند
سال رژيم خيلي از اين زورها زد، اما بعداز مدتي ديد داره رو سر خودش آوار ميشه، بي
سروصدا شكر خوردم را گفت و پس كشيد.
پاسدار بي كله و بي
دنده و ترمز محمود احمدي نژاد يكي از اين
كاره ترين ها تو رژيم بود. حالا شيخ فريدون حسن روحاني هم مي خواد به مقام عظما
اميد بدهد كه او هم توي خط است در ادارات از اين ادا و اصول ها راه انداخته. خب
بيندازد ببينيم كجا را مي گيرد.
قبلا كه مرضيه وحيد
دستجردي اول هيكل دولت احمدي نژاد ازجمله پاسداران
مونثي بود که ناتواني از اجرايي کردن اين طرح را اعلام کرد و در برنامه شناسنامه نه
گذاشت و نه برداشت كج نشست و صاف گفت: «ما
نميتوانيم تفکيک جنسيتي را ايجاد کنيم و الزاما فقط به يک جنس اختصاص دهيم. اين
امر در بيمارستان شهيد بهشتي قم براي اولين بار صورت گرفت و به صورت جدي شکست
خورد.»
براي همين است كه
الان چهارستون پاسدار كاظميني داره مي لرزه. شنيده ايد چي گفته؟ بخوانيد: "چرا هنوز در ادارات و سازمانهاي ما زن و
مرد بايد در کنار هم نشسته باشند وهيچ معنايي ندارد که اين افراد از صبح با يکديگر
بگويند و بخندند و پردههاي حيا را کنار بزنند. بايد در تمام سازمانها
ونهادها تفکيک جنسيتي رخ دهد. ميشود که در سازمانها
و نهادها و مجموعههاي دولتي و غيردولتي زنان حضور داشته باشند ودر مقابل مفاسد آن
را به صفر رساند و اين شدني است".
چي شدني است؟ اگه شدني است چرا نظام سي وچند ساله داره بكسباد
مي كنه؟
ته حرف را بگم سرتون را در نيارم، اين دود و دمها با دود و
دمهاي قبلي تومني صدتومن فرق داره، اينها مثل آواز خواندن تو تاريكي است. طرف هرچه
بيشتر ترسيده باشه صداش را بلند تر مي كنه. اين پاسدار ماسدارها هم به فاز آخر
رسيده اند بوي حلواي نظام ولايت به مشامشون خورده دارند آواز اقتدار مي خوانند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر